در ادامه مطالبــی که در خصوص معرفی فرصت های سرمایه گذاری و تجاری کشورهای مختلف پرداخته شد این مطلب به ارائه تجربیات یــک صادرکننده موفق از زبان خودش اختصــاص دارد.

 

کودکی مهم ترین دوران زندگی هر فرد است و ویژگی ها و رفتارهای آموخته شده این دوران آینده هــر فرد را رقم می زند و می تواند از آن فرد یک تاجر یا کارآفرین موفق بســازد و یا شرایط یک زندگی عادی را برای وی ترسیم کند.

دوران کودکی در آینده کاری بســیاری از کارآفرینان و تجار موفق بخش پررنگ و مهم زندگی آنان بوده است و به آینده شغلی و حرف های آنان جهت داده است.

 

 

در این نوشتار که با یکی از تجار موفق و باسابقه ایرانی مصاحبه و به رشته تحریر درآمده است به این جمع بندی رسیدیم که اهمیت کار و فعالیت اقتصادی از کودکی در ذهن ایشــان پررنگ بوده و روحیه معامله گری یا به اصطلاح امروز شــم اقتصادی را از کودکــی آموختند و این روحیه در آینده به ایشــان کمک کرد تا بتوانند کســب و کارهای مختلف و موفقی را پایه گذاری و اجرا کنند.

 

ایشان سه عامل علاقه به کار، داشــتن پشتکار و همت بالا و اعتبار و اعتمادسازی را در موفقیت خویش موثر دانستند و به جوانان توصیه کردند در ابتدای فعالیت خود با اعتبارسازی و اعتماد سازی منابع و امکانات لازم را جلب کنند.

 

از شما دعوت می شود این مصاحبه را مطالعه کنید.

 

ممکن است خود را معرفی کنید و توضیحی مختصر در مورد فعالیت تجاری خود ارائه کنید؟

در سال ۱۳۴۳ در شهرگرگر(هادی شهر فعلی) از توابع اســتان آذربایجان شرقی، متولد شــدم. پس از گذراندن دوران تحصیلات مقدماتی و اخذ دیپلم در ســال ۱۳۶۴ متفاوت از خیلی جوانان که مجبور بودند از صفر شــروع کنند من از منهای پنجاه ســالگی کسب و کار و فعالیت اقتصادی خود را در زمینه هنر (خطاطی و نقاشــی) آغاز نمودم. در ســال ۱۳۷۲ درســت همزمان با فروپاشــی شوروی سابق و به جهت هم مرز بودن شهرستان جلفا با جمهوری نخجوان و ارمنستان تصمیم به تاسیس شرکت بازرگانی مهتبار در زمینه صادرات و واردات کالا گرفتم. ثمره سالها فعالیت در این حوزه ارتباط کاری بسیار خوب با کشورهای گرجســتان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، امــارات متحده عربــی، تایلند، و چین بــود که از جمله فعالیت هــای بارز در این ســال ها می توان به صادرات و واردات انواع محصولات شــوینده، بهداشــتی، پزشکی، غذایی، شــیمیایی، فلزی و ســاختمانی به کشــورهای گرجستان و ارمنستان اشاره نمود.

 

راه اندازی کارخانه روغن نباتی در کشــور ارمنستان با مشارکت مدیران وقت شــرکت کشت و صنعت شمال )جناب آقای دکتر رنجبر) و شریک بومی، با استخدام بیش از صد نفر نیروی انسانی و راه اندازی واحد بسته بندی در کشور گرجستان و نیز پخش و توزیع مویرگی محصولات معرفی شده در پاراگراف بالا، در آن کشور با بیش از چهل نفر نیروی انسانی شاغل از دیگر فعالیت های من به شمار می آید. سالانه حدود ۶ میلیون دلار کالای غیر نفتی به گرجستان صادر نموده و در جهت ورود ارز به کشور سهم خود را ادا نموده ام. در این مدت علاقمند به تحصیلات دانشگاهی بودم که این موضوع باعث گردید در سال ۱۳۷۸ وارد دانشگاه شده و در رشته مدیریت بازرگانی تحصیل نمایم. همزمان با کار و فعالیت به مطالعه در زمینه های اقتصادی علاقمند بوده و از هر فرصتی برای بالا بردن آگاهی خود در زمینه تجارت خارجی و راه های موفقیت اســتفاده می کردم. پس از سالها مطالعه و تلاش در زمینــه مدیریت های مختلف بازرگانی در سال ۱۳۹۴ موفق به دریافت دکترای افتخاری مدیریت اســتراتژیک از بنیاد اروپایی EFMD گردیدم. با توجه به روحیه کارآفرینی و علاقمندی شدید به ایجاد فروشگاه های بزرگ و زنجیره ای در سال ۱۳۹۰ و در سن ۴۷ سالگی، در کنار فعالیت های توزیع عمده و مویرگی کالا در گرجستان، تصمیم به راه اندازی مجموعه ای با هدف نمایشگاه دایمیRoom Show)) به همراه فروش عمده و خرده (هایپر مارکت) در کشور گرجستان گرفتم.

 

در همان سالها آینده ای متفاوت از کســب درآمد، در ذهنم ایجاد شده بود و در فکر کارآفرینی و پیاده سازی افکار نو در یک کشور دیگر بودم. با جدیت ۲ ســال بر روی این پــروژه تمرکز کرده و موفق شدیم (در ســایتی به مساحت ۲۰۰۰۰ متر مربع واقع در ۲ کیلومتری فرودگاه بین المللی تفلیس با ساختمانی در حدود ۴۰۰۰ متــر مربع زیربنا که در پنج طبقه به قصد تاســیس هتل ســاخته بودیم اما به جهت رکود جهانی سال ۲۰۰۸ بصورت نیمه تمام رها کرده بودیم) فاز اول نمایشگاه همراه با فروش قهرمان را در مســاحتی حدود ۱۰۰۰متر مربع در دو طبقه به همراه شش فقره انبار اختصاصی برای نگهداری محصولات راه انــدازی نماییم.

 

بالاخره موفق شــدیم در شهریور سال ۱۳۹۲ فاز اول نمایشگاه دایمی و هایپر مارکت قهرمان را با محصولات مختلف از قبیل غذایی، بهداشتی، ظروف آشــپزخانه و سایر موارد افتتاح کنیم.

 

دلیل تمرکز بر این گروه محصولات تجربه موفق و چشمگیر در پخش و توزیع مویرگی این کالاها طی سالیان گذشته است.

با توجه به روحیه علاقمندی برای انتقال تجربیات بدســت آمده به نسل جوان و جویندگان کار و پیشرفت مادی و معنوی تلاش نموده ام تجربیات خود را بصورت کتاب به رشــته تحریــر درآورده و در اختیار مشــتاقان قرار دهم، در این راستا در سال ۱۳۹۵ موفق به چاپ اولین کتاب خود بنام (روش پیدا کردن یک شغل خوب با درآمد بالا) گردیده و کتاب های دیگری مانند چگونه از صفر شــروع کنیم را نیز در دست نگارش دارم که انشاالله بزودی به مرحله چاپ خواهد رسید.

 

چه عواملی را در موفقیت خود موثر می دانید؟

عوامل مختلفی در موفقیت یک فرد موثر هستند و توضیح همه عوامل خود یک کتاب است. اگر بخواهیم بارزترین عوامل را توضیح بدهم :

  • یکی علاقه به کار  
  • دومین عامل پشــتکار
  • ســومین عامل اعتمادسازی و اعتبارسازی

 

اگر علاقه به کار و حرفه وجود نداشته باشد فرد در کار پیشــرف نخواهد کرد و شــرط اصلی برای کار است.

دومین عامل اراده برای کار کردن و حل کردن مســائل مهم است در ابتدای هر کار و در زمان شروع کار مسائل بســیاری برای حل کردن وجود دارد چون وقتی که کســی کاری را از صفر یا زیرصفر شروع می کند پول، وسایل و امکانات چندانی ندارد. خیلی از مقدمات را ندارد. با نبود امکانات یک فرد که کاری را شــروع می کند زمان و انرژی زیادی می برد. به عنوان مثال اگر یک نفر و یا یک کشــاورز که زمینی را شخم می زند اگر امکانات و تراکتور داشته باشد و تراکتور گازوئیل و راننده داشته باشد طبیعی است که در رسیدن به هدف به راحتی موفق می شود. اگر کسی امکانات را داشته باشــد راحت تر و موفق تر است. در نتیجه اگر در اوایل پشتکار نباشد تحمل مراحل اولیه مشــکلات خیلی سخت می شود و بسیاری از افراد مایوس برند.

 

برای اعتمادسازی از این جهت اهمیت دارد که هرجا اگر اعتمادی اتفاق نیافتد اعتباری شــکل نمی گیرد. تا اعتماد جلب نشــود فرصت ها و امکانات را در اختیار فرد نمی گذارند. با زیر قول زدن و بدقولی ها اعتبار فرد زیر سوال می رود. من از اول تلاش کردم که اعتبار تولید کنم به هر قیمتی شده سرم برود و کارم نرود. چون همه چیز را من ندارم و برای این کار اولین شرط این است که اعتماد و اعتبار تولید کنم. اگر به کسی قولی می دهید باید برسانید و اگر به هر دلیلی نتوانستید زودتــر خبر بدهید تا اعتبارتان لطمه نبیند. از روز اول تلاش کردم اعتبار تولید کنم. اولین شرط برای اینکه من اولین کار این بود که اعتبار ایجاد کارهایی را به من می سپارم باید چه سود کنم چه ضرر کنم باید به تعهدم عمل کنم و متعهد باشــم که وجه آنان را به آنها برگردانم.

 

اعتمادســازی نقش مهمی در باز شــدن درهای مختلف در کار در زمان شروع فعالیت و در آینده برای فردی که در مراحله شروع کار خویش است کمک زیادی می کند. متاسفانه برخی جوانان در ابتدای فعالیت خود از این مقوله اعتمادسازی و اعتبارسازی آگاه نیستند و به اعتبار توجه نمی کنند و گاهی اوقات با بدقولی اعتبار خود را ســوزاندن و پل های خود را پشت سر خراب کردن فرصت هایشان را از دست می دهند. این عامل در ظاهر کم اهمت و در واقع بسیار با همیت که یک کشور با اعتبار خود سرپاست و یک تاجر نیز با اعتبار خود موفق اســت و به حیات خود ادامه می دهد. اعتبار می تواند توانمنــدی و موفقیت به همراه بیاورد. هرگونه فکر کنید آن گونه خواهید شد. اکثر جوان های ما به این مقوله توجهی نمی کنند.

 

شما از چه زمانی ورود به تجارت را شروع کردید؟

در سال ۱۳۷۲ درســت همزمان با فروپاشی شوروی سابق و به جهت هم مرز بودن شهرستان جلفا با جمهوری نخجوان و ارمنستان تصمیم به تاسیس شرکت بازرگانی مهتبار در زمینه صادرات و واردات کالا گرفتم. ثمره ســال ها فعالیت در این حوزه ارتباط کاری بسیار خوب با کشورهای گرجســتان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، امارات متحده عربی، تایلند، و چین بود که از جمله فعالیت های بارز در این سال ها می توان به صادرات و واردات انواع محصولات شوینده، بهداشتی، پزشکی، غذایی، شیمیایی، فلزی و ساختمانی به کشورهای گرجستان و ارمنستان اشاره نمود.

 

آیا فرد رویا پردازی بودید یا هستید؟

پاسخ من هم مثبت است و هم منفی است. من هم رویاهایی دارم و هم آرزوهایی دارم. برخی از آرزوها آنقدر بزرگ است که رویا باشد و نه به این جهت که عملی شدن آن به تخیل برود. فرد تخیلی نیستم ولی فرد رویاپردازی هستم و این رویاها را در ذهنم آنقدر پردازش می کنم که شــیوه های عملی کردن آنها به ذهنم می رسد. آن رویاها را آنقدر پردازش می دهم که به پیشــنهاد عملی تبدیل می شــود. و رویاها را آنقدر پردازش می کنم که به پیشنهادهای عملی تبدیل شود و به افرد پیشنهاد همکاری می دهم. فرد رویاپرداز نزدیک به واقعیتی هستم..

 

دوران کودکی شما چگونه بود و شما چه رفتارها و یا افکار متفاوتی با هم سن و سال های خود داشتید؟

تفاوتی که در دوران کودکی با کودکان هم سن و سال خویش داشتم روحیه کســب و کاری و بازاری صرف بود. کســب و کار به این معنا کــه بهای هر چیزی را باید بپردازیــد و تا بهای آن را نپردازید قدرش را نخواهید دانســت. از کودکی همیشــه دنبال این بودم که به شکلی همیشه درآمدزایی کنم. مثال تابســتان ها دستفروشی می کردم و چون روحیه فنی داشــتم در ساختن برخی وسایل بازی در زمان تعمیرات و برخی ابزار را می توانم بسازم. می توانستم برای خودم درآمدزایی کنم و می دانســتم اگر روز جمعه ای بروم وردست یک بنا، بنایی کنم در سن ۱۵ -۱۶ ساله. اگر یک کارگر عادی ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان دســتمزد بدهد بنا به نوجوان، آنقدر دستمزد نخواهد داد. به بچه هم ســن من که اینقدر پول نخواهد داد. چون یک بنا می خواهد سود ببرد این به ذهنم رسید که من می توانم برای شما ۳۰ هزار تومان کار کنم یعنی ۱۰ هزار تومان یا ۲۰ هزار تومان به فرد سود برسانم. برای من یک بُرد بود که با این پیشــنهاد به بنا برای خود تولید ثروت کنم. برای من سود بود چون به عنوان یک نوجوان کسی حاضر نبود که مرا ســر کار ببرد و موقعیتی شده بود که من درآمد داشتم و همکلاسی ها از من پول می خواســتند و روز جمعه خــود را تولید ثروت کنم. و به جــای اینکه پول از خانواده پول قرض کنم پول داشــتم و پول قرض می دادم. در نتیجه من از آنجا کســب و کار را لمس کردم و هیچ وقت به این فکر نمی کردم که برای فرد چقدر گیرش خواهد آمد. هیچوقت به سود طرف فکر نمی کردم. به این فکر می کردم که این معامله به نفع من اســت. فکر نمی کردم که استثمار شوم، می گفتم من راضیم او هم راضی اســت. به من این فرصت را داده بودند که اگر وقت دارم ساعتی کار کنم و اگر ۸ ساعت شد پول آن را کامل بگیرم. این روحیه معاملــه گری در تمام بخش های کســب و کار و رفتار اجتماعی تاثیر دارد. یعنــی چیزی بدهید و چیزی دریافت کنید و بده بســتان کنید.

 

همیشــه دنبال این بودم که به کسی ســود برسانید او از شما خرسند است. و اگر به کسی سود برسانید آن فرد همیشه حامی و پشتیبان شما خواهد بود چون می گوید آن فرد چقدر خیررسان است.

 

در هر موضوع و معامله ســود و زیان خود را بررسی و ارزیابی کنید. آیا چیزی که می فروشید یا می خرید راضی هستید؟ به این فکر نکنید او چقدر سود برد؟ سودرسانی باعث می شود که او به این فکر می کند که به دیگران سود برسانید. محاسبه سود طرف مقابل حس حسادت تو را تحریک می کند اگر سود برد سود هنر و موقعیت خود را می برد. بلکه به سود و رضایت خود فکر کنید. در معامله و فروش از فروش و معامله به سودرســاندن بیاندیشید و رضایت خاطر خود اگر راضی بودید کافیست.

 

 از نظــر اقتصادی چــه ویژگی را در موفقیتان موثــر می دانید که از کودکی در شما تقویت شده بود؟

روحیه بُرد ـ بُرد و معامله گری از بچگی در وجود من بود. تهاترکردن و تبادل امکانات و تهاتر تصمیم گیری ها در من وجود داشــت که این ویژگی در آینده به من کمک کرد در کســب و کار از آن استفاده کنم و موفقیت کســب کنم. و می توان با تهاتر امکانات و تصمیم گیری ها می توان به طرفین سود و رضایت مندی رساند.

 

برای جوانان و افرادی که می خواهند کار تجاری شروع کنند چه توصیه هایی دارید؟

بدون هوش و دانــش مالی زحمات ما نتایج زیادی نخواهیم داشــت. زحمت ما کمتر و درآمد بیشــتری خواهیم داشت. هر درآمدی که داریم را بتوانیم با هوش مالی آن را بکار بگیریم و آن را مدیریت کنیم و بدانیم چه کنیم پول برای ما کار کند نه ما برای پول کار کنیم؟ اگر دانش مالی را داشته باشیم موفق خواهیم شد و داشتن هوش مالی بسیار مهم است. بدون دانش مالی و هوش مالی خیلی موفق نخواهیم بود و به جای دانش مالی زحمت ما بیشتر خواهد بود. اگر صدهزار تومان یا یک میلیون تومان داشتن ببینیم چگونه می توانیم آن را چند برابر کنیم. هوش مالی برای ما ارزش افزوده زیادی ایجاد خواهد کرد. هوش مالی اینســت که چه کاری کنیم که پول برای ما کار کند نه اینکه ما برای پول کار کنیم و بدانیم که همیشــه با کار کردن نمی شود به خواسته ها رســید بلکه باید امکانات و ســرمایه خود را بکار بگیریم و با کمک هوش مالی می توانیم تولید ثروت بیشتری داشته باشیم. از سوی دیگر به مقوله اعتمادسازی و اعتبارسازی در مراحل ابتدایی کار خود توجه کنید و بدانید با تعهد به وعده ها و خوش قول بودن و اعتمادسازی می توانید به تهاتر امکانات و تصمیم ها بپردازید و سرعت پیشرفت خود را افزایش دهید.

 

                                                                                   «روزنامه اقتصاد مردم "زهرا گلیج" – اول دی 1399»

   تاریخ ثبت: 1399/10/01     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |