سردار نقدی: همه مولفههای لازم برای رسیدن به اقتصاد پیشرو را در داخل کشور داریم
سردار نقدی در گفتگو با خبرگزاری فارس گفت: اوضاع اقتصادی امروز نتیجه رأی دیروز خود ماست. اگر امروز به وضع اقتصادی اعتراض داریم، قصور و تقصیر متوجه خود ماست، چون به کسانی رأی دادیم که بهدنبال سراب دیپلماتیک برای حل مشکلات اقتصادی کشور بودند.
بخشهایی از نکته های مهم این گفتوگوی را مرور می کنیم:
* احزاب در کشورهای مدعی دموکراسی، کنسرسیومهای اقتصادی هستند.
* در سالهای اخیر رهبری فرمودند: من به نتایج مذاکرات خوشبین نیستم؛ فرمودند: آمریکاییها بد عهدند و فرمودند: مشکلات اقتصادی مردم با مذاکره حل نمیشود، اما ما مردم در انتخابات به چه کسی رای دادیم؟ به کسی که معتقد بود مذاکره از اکسیژن واجبتر است. در این قضیه نیز رهبری پشت رای ما مردم ایستادند و فرمودند: من به مردم سالاری دینی پایبندم.
*حالا عدهای میگویند «چرا حضرت آقا فکری به حال مردم نمیکنند؟ مردم گرفتار گرانی هستند»؛ حال، آنکه حضرت آقا این فکر را هشت سال پیش کردند و به ما هم گفتند اگر میخواهید اقتصادتان درست شود راهش مذاکره با آمریکا نیست، راهش اقتصاد مقاومتی است. به جای مذاکره بروید سراغ فعال کردن ظرفیتهای داخلی مشکل حل میشود. ما خودمان نرفتیم، یعنی به کسانی رأی دادیم که به ظرفیت داخلی اعتماد ندارند. دنبال خارجند. وقتی ما خودمان اینطور خواستهایم رهبری چه کند؟ فلذا گره نارساییها را باید به دست خودمان و با آراء خودمان باز کنیم.
*وقتی ما به این مسئله اعتراض داریم که چرا فلان وزیر ۲ هزار میلیارد سرمایه دارد باید به این هم توجه کنیم نمایندهای که ما انتخاب کرده ایم به او رای اعتماد داده و رئیس جمهوری که ما انتخاب کردهایم آن را برای وزارت معرفی کرده است.
*خود ما رای دادهایم و اگر قصور یا تقصیری در این مسئله وجود داشته باشد، از خود ماست. ما کشور مردمسالار هستیم، نه بنده و نه هیچکس نمیتواند و نباید جلوی آراء مردم بایستد. البته اگر مردم بخواهند حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال کنند، ولی فقیه جلوی آن را بستند، اما در چارچوب اسلام و قانون اساسی اداره کشور بر عهده خود ما مردم است.
*اگر میخواهیم وزیر ۲ هزار میلیارد تومانی نداشته باشیم باید رییس جمهوری سادهزیست انتخاب کنیم باید شخصی را انتخاب کنیم که تفکر ساده زیستی داشته مخالف اشرافیگری باشد و وزیر سالم و پاک به مجلس معرفی کند. اگر میخواهیم وزیر زراندوز نداشته باشیم باید نماینده مجلس با صلابت انتخاب کنیم که به چنین وزیری رأی اعتماد ندهد.
*در انتخابات مجلس ۲ لیست وجود داشت که در یکی از لیستها ۱۰ اقتصاددان برتر کشور وجود داشتند و در لیست دیگر هیچ اقتصاددانی وجود نداشت. افرادی که در لیست اول بودند معتقد بودند که مشکل اصلی کشور اقتصادی است و از طریق فعال کردن ظرفیتهای داخلی بر مشکلات اقتصادی کشور فائق آمد، اما افرادی دیگر که در لیست دوم بودند اعتقاد داشتند که مشکل کشور آزادیهای جنسی و روابط زن و مرد است و باید افرادی روی کار بیایند که در جهت این نوع آزادی قدم بردارند آنها میگفتند نیروهای انقلابی میخواهند در خیابانها بین زن و مرد دیوار بکشند و کنسرتها را لغو کنند و ما میخواهیم سرکار بیاییم که اینطور نشود.
*ما مردم به چه کسی رأی دادیم؟ به گروه دوم که از اقتصاد چیزی نمیدانستند و به ظرفیت ملی اعتقادی نداشتند و به حل مشکلات مردم از طریق امتیاز دادن به خارجیها مینگریستند. حالا معترضیم که چرا مشکلات اقتصادی حل نمیشود. خب با این انتخاب ما چرا باید مشکلات اقتصاد حل شود؟ این نشان میدهد که در انتخابهای خود دقت نکرده ایم ما خودمان چنین افرادی را انتخاب کردیم.
*نظام ما نظامی سالم است و فساد در آن به صورت سیستماتیک نیست من به عنوان یکی از مهمترین منتقدان فساد که از این مسئله هم ضربههای زیادی خورده ام و حتی تا پای مجازات شدن هم رفته و در آخرین مرحله تبرئه شدهام میگویم تبلیغات سوئی که رسانههای بیگانه بر علیه ما دارند غالباً دروغ و اغراقآمیز است.
* مفسدان دانهدرشت با چراغ سبز دولت سازندگی به کشور بازگشتند
*بعد از دستگیری آقای درمنی بعضی عناصر دولتی آن موقع از وی حمایت میکردند، اما اینکه دلیل کنارگذاشتن من از ستاد مبارزه با قاچاق کالا شخص درمنی باشد نمیتوانم با قاطعیت بگویم، اما از آنجایی که دستگیری آقای درمنی همزمان بود با جابجایی بنده، اینطور تحلیل شد.
*مفسدهای دانه درشت غالباً عناصری بودند که بعد از انقلاب به خارج فرار کرده بودند و بعد از پایان جنگ به اسم اینکه سرمایه به داخل کشور بیاورند با چراغ سبز بعضی مسئولان مثل رئیس دولت سازندگی و شهردار اسبق تهران برگشتند، اینها شروعکننده فسادهای کلان در کشور بودند مانند عامل فساد خودرویی اخیر، آقای «ه» که در پرونده شهرداری دستگیر کردیم و بعد از گفتگو با وی متوجه ارتباط خود و خانوادهاش با صهیونیسم جهانی شدیم.
*اگر فساد مالی سیستماتیک در کشور وجود داشت هیچگاه پروندههای مفسدین اقتصادی به نتیجه نمیرسید. در حالی که در دوران پهلوی حتی یک نفر از این خاندان بابت مفاسد به دادگاه احضار نشده است. ولی در جمهوری اسلامی، زمانی که مراجع قضایی با دانه درشتها برخورد میکند، اموال آنها را مصادره و حبسهای طویل المدت یا حتی اعدام به آنها میدهد نشان از این است که فساد در این کشور سیستماتیک نیست.
*اگر فساد در نهادهایی همچون نیروهای مسلح در کشور وجود داشته باشد، قطعاً باید پروندهای هم برای آن وجود داشته باشد. آنها که مدعی میشدند که غالباً افراد مرتبط با دولتها یا حتی بعضاً مقامات هستند چرا تا حالا حتی یک پرونده هم ارائه نکردهاند؟
*برخی از دولتها حتی به سپاه التماس میکنند که قرارگاه سازندگی، برخی از پروژههای کلان کشور را بر عهده بگیرد چراکه این قرارگاه به مراتب کارها را بهتر و کیفیتر انجام میدهد، اما همین دولتیها وقتی به مشکل اقتصادی برخورد میکنند و نمیتوانند جواب مردم را بدهند، ناجوانمردانه طوری وانمود میکنند که سبب این اختلالات اقتصادی ورود نیروهای مسلح به این کارهاست و گاهی حتی کنایه درباره قاچاق به این نیروها میزنند تا به نحوی از اشکالات فراوان کارشان که عمدتاً ریشه در اعتماد به بیگانگان است طفره بروند و در طرف دیگر مصاحبه میکنند که چرا سپاه وارد اقتصاد شده است؟
*وزارت اطلاعات گمرک و مالیات زیر مجموعه دولت است اگر حتی کوچکترین کالایی توسط نهاد نظامی قاچاق شده است اعلام کنند به دادگاه نظامی ارجاع دهند چرا اعلام نکردهاند؟ چون صحت ندارد.
* باید از قضات در برخورد با فساد حمایت شود، تا احساس نکنند بدون حامی هستند
*در کتابی ۵ جلدی که در دست چاپ است ۴۰ تجربه از انقلاب را به عنوان گزارشی به نسل چهارم ارائه کرده ام. بایدی از تجربهها استفاده کنیم هر ملتی که از تجربه گذشتگان خود استفاده نکند مستحق و شایسته سرزنش است.
*همه مولفههای مورد نیاز برای رسیدن به اقتصاد درجه یک پیشرو را در داخل کشور داریم و هیچ نیازی به کشورهای خارجی نداریم. پس چه چیزی کم داریم؟ اگر دستمان هم خالی بود با فرمول تجربه شده در سایر مشکلات میتوانستیم پیش برویم. حالا که دستمان هم پُر است، پس چرا مشکل حل نمیشود؟ چون در برخورد با سایر مشکلات تلاش کردیم از فرمول انقلابی استفاده کنیم و اینجا متوسل به فرمول غیر انقلابی شده ایم در مشکلات قبلی اگر توانستیم با دستان خالی بر دشمن با دستان پر غلبه کنیم، چون به خدا توکل کردیم، خودباوری و اعتماد بنفس داشتیم، از بیگانگان قطع امید کردیم و همینها موجب شد که ظرفیتهای داخلی خودمان را بشناسیم و از آنها استفاده حداکثری کنیم، امّا برای حل مشکل اقتصاد با وجود اینکه دستمان پر است خلاف آن مسیر را رفتیم.
* دروغ بزرگی که به ملت گفته شده است این است که از طریق روابط خارجی میتوانیم به شکوفایی اقتصادی برسیم حال آنکه این موضوع که روابط خارجی بتواند اقتصاد شکوفا کند ادعایی است که نه در هیچ کتاب نظری اقتصاد نوشته شده و نه در هیچ جای دنیا عملاً تجربه شده است هر کشوری اقتصادش شکوفا شده ظرفیت هایش را شناخته و با قوت آنها را فعال کرده است این تجربه جهان برای تحول اقتصادی است و راهکارهای دیپلماتیک فقط سراب و دروغ است.