در‌ بیشتر‌ بحث‌ها‌ مالیات‌ به‌ عنوان‌ ابزار‌ درآمدی‌ برای‌ دولت‌ها‌ شناخته‌ می‌شود‌ اما‌ اکنون‌ ثابت‌شده‌ مالیات‌ نه‌ تنها‌ یک‌ منبع‌ ایجاد‌ درآمد‌ پایدار‌ و‌ مهم‌ برای‌ اداره‌ امور‌ کشور‌ است‌ بلکه‌ می‌تواند‌ به‌ عنوان‌ ابزاری‌ برای‌ اصلاح‌ توزیع‌ ثروت‌ در‌ کشور‌ هم‌ به‌کار‌ برود.‌

 

 

 

رابطه مالیات و کسری بودجه

 

از آغاز دهه 50 شمسی که نرخ جهانی نفت به شدت افزایش یافت بودجه عمومی دولت در ایران تا حد زیادی به درآمدهای حاصل از صادرات نفت وابسته شد.

 

وابستگی تاریخی به درآمد نفت علاوه بر آنکه موجب ایجاد بیماری هلندی و پیامدهای ناشی از آن شد اقتصاد کشور را در برابر هرگونه شوک ناشی از کاهش نرخ یا درآمد نفت آسیب پذیر کرد.

 

تحریم ها علیه جمهوری اسلامی که از ابتدای دهه 90 اوج گرفت و پس از خروج امریکا از برجام شدت تا حد زیادی معطوف به حذف نفت خام ایران از بازار جهانی نفت و کاهش شدید دسترسی ایران به منابع مالی حاصل از صادرات این محصول بود.

 

از این رو، تحریم ها بیشتر از راه کاهش درآمدهای نفتی موجب افزایش کسری بودجه عمومی دولت شد.

 

در همه سال های گذشته کسری بودجه دولت بیشتر از طریق منابع غیرپایدار تامین مالی شده است.

 

حل مشترک کسری بودجه دولت و به دنبال آن، غلبه بر تحریم ها تا حد زیادی نیازمند تعریف منابع درآمدی پایدار برای دولت است.

 

از سوی دیگر، باید اذعان کرد که تحریم های غرب با وجود خسارت های فراوانی که به همراه داشته فرصتی مهم و تاریخی برای مقاوم سازی اقتصاد ایران و رها کردن زنجیر وابستگی به نفت را هم فراهم کرده است.

 

تجربه جهانی نشان می دهد که وضع مالیات یکپارچه بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی نقش تاریخی در افزایش سهم مالیات از محصول ناخالص داخلی خواهد داشت.

 

در حالی که سهم مخارج دولت ها نسبت به محصول داخلی در کشورهای توسعه یافته تا اوایل قرن بیستم عموما کمتر از 10 درصد و این سهم در اواخر قرن بیستم در بیشتر کشورهای توسعه یافته به 40درصد رسیده است.

 

حال این سوال مطرح می شود که دولت های مورد بحث با تکیه بر کدام منابع درآمدی توانستند مخارج دولت را به اندازه 30درصد محصول ناخالص داخلی خود افزایش دهند؟ شواهد نشان می دهد که این تنها با معرفی و استقرار کامل نظام مالیات بر مجموع درآمد در این کشورها ممکن شده است.

 

 معرفی این نظام مالیاتی در کشورهای پیشرفته در دو دهه پایانی قرن نوزدهم و دو دهه آغازین قرن بیستم انجام شده نسبت مالیات ها به محصول ناخالص داخلی را افزایشی چشمگیر داد.

 

در کشور ما نیز انتظار می رود با طراحی دقیق و اجرای کامل نظام مالیات بر مجموع درآمد نسبت مالیات به محصول ناخالص داخلی در حد قابل قبول افزایش یابد.

 

 پژوهش های داخلی نشان می دهد با استقرار نظام مالیات بر مجموع درآمد در ایران در سناریو خوش بینانه درآمد مالیاتی دولت تا 3 برابر هم افزایش خواهد یافت.

 

نکته قابل توجه آن است که اگر استقرار مالیات بر مجموع درآمد بتواند درآمدهای مالیاتی دولت را در ایران حتی به اندازه 5 درصد محصول ناخالص داخلی افزایش دهد بخش مهمی از کسری بودجه عمومی دولت به نحو پایدار برطرف خواهد شد.

 

البته فراتر از این کارکردهای اصلی، کارکردهای فرعی دیگری نیز با استقرار این نظام مالیاتی محقق خواهد شد که از آن جمله می توان به افزایش شفافیت اشاره کرد.

 

 

نقش مالیات در کاهش فقر

 

استقرار نظام مالیات یکپارچه بر مجموع درآمد علاوه بر کاهش نابرابری های اقتصادی می تواند به هدفمندسازی مخارج حمایتی دولت و نیز رفع فقر کمک کند.

 

 گفته می شود در سال 97 بیش از 18 درصد جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی می کردند.

 

البته گزارش هایی نیز از خط فقر 30 درصدی در سال 98 خبر می دهند که هنوز اجازه انتشار نگرفته اند.

 

این امر اهمیت حمایت از اقشار ضعیف و لایه های فرودست کشور را یادآوری می کند.

 

 توجه به مرتبط سازی نظام یارانه ها و نظام مالیات بر مجموع درآمد در اینجا اهمیت دوچندانی پیدا می کند.

 

علاوه بر آنکه با استقرار نظام مالیات بر مجموع درآمد انتظار می رود درآمد مالیاتی و درنتیجه توان مالی دولت برای حمایت از فرودستان و رفع فقر افزایش یابد، زیرساخت اطلاعاتی فراهم شده در مالیات بر مجموع درآمد این امکان را ایجاد می کند که دولت بتواند منابع جاری یارانه ای خود را نیز به نحو موثرتری هزینه کند.

 

یکی از چالش های سیاست گذاران اقتصاد ایران در سال های اخیر اختصاص یارانه های مستقیم به خانواده ها و دهک های کم درآمد بوده است.

 

مادامی که اخذ مالیات یکپارچه از درآمد مودیان در قالب نظام مالیات بر مجموع درآمد اجرایی نشود این چالش لاینحل باقی خواهد ماند.

 

از آنجا که در الگوی کامل مالیات بر مجموع درآمد همه شهروندان موظفند همه درآمدها و مخارج قابل خود را به صورت سالانه در قالب اظهارنامه های مالیاتی اعلام کنند دولت می تواند به صورت دقیق خانوارهای نیازمند دریافت یارانه های نقدی و کمک مورد نیاز را شناسایی کند، ضمن آنکه یکی از بهترین شیوه ها برای توزیع صحیح و هدفمند یارانه های مستقیم به اقشار کم درآمد تعریف یارانه ها به عنوان اعتبار مالیاتی برگشت پذیر است که در کشور های مختلف جهان تجارت موفق آن بسیار یافت می شود.

 

بر این اساس یکی از محورهایی که در بازنگری قانون مالیات های مستقیم باید مدنظر باشد، مرتبط سازی مالیات بر مجموع درآمد با مخارج حمایتی و یارانه ای دولت و به ویژه از طریق تعریف اعتبار مالیاتی برگشت پذیر برای اقشار کم در آمد جامعه است.

 

در مجموع از زاویه اقتصاد سیاسی می توان ادعا کرد اقشار ضعیف و کم درآمد می توانند برندگان اصلی استقرار نظام یکپارچه مالیات بر مجموع درآمد ایران باشند.

 

«روزنامه صنعت، معدن و تجارت - 27 اردیبهشت 1400»

   تاریخ ثبت: 1400/02/27     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |