توســعه یــک فراینــد همیشــگی، دائمــی و نامتناهی است، یک ساخت اجتماعی اســت که وظیفه آن شناسایی بحران و پاسخ به بحران هاست و متاثر از ســه اصل عامل، مرجع و روش توسعه است.

 

 

 

 

 

وجه اشتراک نظریات توسعه، عامل و مرجع را دولت ها )حاکمیت) می دانند اما نظریات اولیه توســعه که مبتنی بر ســاختارگرایی بودند روش توســعه را ساختار می دانستند.

 

در نظریــات آلترناتیو توســعه، بازیگران خرد هستند که نقش اصلی را بازی می کنند نه ساختارهای کلان و این بازیگران عصاره نگاه متفکران و نخبگان جامعه هســتند و معتقدند که ساختارهای کلان رفتارها، هویت ها و منافع را از قبل تعیین می کنند و امکان تعبیر در آنها وجود ندارد.

 

 به همین دلیل اســت که جهان به دو قسمت تقسیم می شــود:

 

  • اول کشورهای در حال توسعه هستند مانند اروپا، چین آمریکا  

 

  • دوم کشــورهایی که از نظر توسعه در حال پسرفت هستند(جهان سومی ها) مانند: ایران، عراق، افغانستان و ...

 

توسعه که یک ساخت اجتماعی است در سه مرحله شکل می گیرد که ممکن است یک کشــور را به سمت پیشرفت یا پسرفت سوق دهد:

 

  • مرحله اول یادگیری اجتماعی اســت.

 

یادگیری اجتماعی یعنی اینکه ما در مقابل بحران ها چه مکانیســمی را دنبال می کنیم، آیا برای توسعه در کشور و لرستان همان برنامه ای که در کشــور دیگر یا اصفهان اجرا می شود باید اجرا کنیم یا اینکه شرایط اقلیمی، فرهنگی، ساختاری و اجتماعی را در نظر بگیریم.

 

به عبارت دیگر نمی توان همان مکانیسم توسعه ای که در غرب موجب شکوفائی شــد آن را برای شرق، آسیا و یا آفریقا در نظر گرفت.

 

 پس باید بحران های هر نقطه قبل از ظهور و بروز شناسایی و مکانیسم خاص خودشــان را طراحی و برنامه ریزی کرد.

 

  • مرحله دوم باراندیشــی اجتماعی اســت.

 

یعنی جهان را از زاویه جدید دید و به مفروضات قبلی خود شک کرد و آنها را به روز کنیم و نباید تحت تاثیر کیش خودپرستی شــویم و برای افکار عمومی و جهان احترام قائل باشیم و کار مشورتی و دســته جمعــی را قبول کنیم و اگر به تفکرات قبلــی خود با افتخار یاد کنیم نشانه عقب گرد اســت و کسانی خود را در مسیر بازاندیشی قرار می دهند که شــجاع باشند و افراد شجاع کشورهای توسعه یافته را می ســازند.

 

  • آخرین مرحله پرســش از خود است.

 

بدین معنا که در اجرای برنامه توســعه به دنبال چه چیزها و چه چراهایی بوده اید و اگر در پاســخ ســوال از خود به دنبال قانع کردن و راضی نگه داشتن خود هستید پس نه تنها فردی هستی که توسعه یافته نیستی بلکه در حال پسرفت هستید.

 

لذا باید پرسش های جدید مطرح شود و به دنبال پاسخ های مناســب و جدید بود.

 

آنچه در فرایند توسعه مهم و تاثیرگذار است کنشــگران اجتماعی و نهادها هستند که در شکل گیری آن نقش بی بدیل را به نمایش می گذارند و به عنوان یک واقعیت پذیرفته شده است، چرا که رفتارها، کردارها، هویت ها و عوامل نهادها و کنشگران همیشه در حال تغییر و رو به بهبود اســت و یک فرایند در حال تحول هستند و توسعه را از حالت دستوری و جبرگرائی به نوعی چرخش تفسیری و اجتماعی سوق می دهند.

 

در بحث فرایند توسعه بایستی نوع نگاه ها به مقوله هایی مانند فقر، ثروت، تولید کالا، محیط زیست، امنیت، خصوصی سازی و ... متفاوت باشد.

 

مثال فقر به معنای بی پولی، نابرابری در درآمد و هزینه ها نیست بلکه فقر، نابرابری در برآورده ساختن نیازهای مادی و غیرمادی و یا تولید به معنای ســود بیشتر نیست بلکه برا ی مصرف و رفاه است و خصوصی سازی به معنای واگذاری بی حد و حدود منابع و میراث بشری برای سود بیشتر به یک عده خاص نیست بلکه استفاده درست از منابع برای حفظ محیط زیست.

 

در بحث توسعه ما نه تنها پیشــرفت نکرده ایم بلکه پسرفت هم داشته ایم.

 

بزرگ شدن شــهرها و احداث یک ســری امکان عمومی و خصوصی، ایجاد کارگاه های کوچک و بعضا بزرگ در این اســتان نشانه توسعه یافتگی نیست بلکه متاثر از مدرنیته اســت که در جهان به وجود آمد و بخشی از آن در کشــور ما هم اجرا شده است.

 

ما در کشور از ابتدائی ترین نیاز اولیه یعنی "نان سالم" مشکل و بحران داریم و هنوز نتوانسته ایم بحران نان را در کشور حل کنیم، بحران آب، بحران کشاورزی، بحران دامپروری، بحران صنعت بزرگ و کوچک، بحران نیروی انســانی، بحران آموزش، بحران قبیله ای و ... و در یک کلام بحران یادگیری اجتماعی، بازاندیشی و پرسش از خود را داریم.

 

 

«روزنامه مواجهه اقتصادی - 16 آبان 1403»

   تاریخ ثبت: 1403/08/16     |     |