مرتضی ادب
شکل گیری بحران های ارزی پی در پی در اقتصاد ایران سبب شده است که بی ثباتی نرخ ارز به عنوان یکی از مهم ترین عوامل بی ثباتی اقتصاد کلان شناخته شود.
در این راستا بانک مرکزی سیاست تثبیت را در دستور کار خود قرار داده است.
تعیین نرخ توسط بانک مرکزی یکی از سیاست های پولی مهم در اقتصاد ایران است، هدف از تعیین این نرخ، کنترل تورم و هدایت منابع مالی در اقتصاد است.
تثبیت ارز سیاستی است که در آن یک دولت ملی نرخ ارز ثابت مشخصی را برای پول خود با یک ارز خارجی یا سبدی از ارزها تعیین می کند.
نرخ ارز ثابت، همراه با کنترل دولت، به دو صورت خواهد بود.
در یک شکل، دولت کنترل کامل بازار را در دست می گیرد و نظام آزاد مبادلات ارزی وجود نخواهد داشت و پول کشور غیرقابل تبدیل خواهد شد.
در شکل دوم دولت از سیاست تثبیت نرخ ارز پیروی، اما ورود و خروج ارز، آزاد می باشد، در این صورت پول کشور قابل تبدیل خواهد بود.
تثبیت یک ارز باعث تثبیت نرخ مبادله بین کشورها می شود.
انجام این کار قابلیت پیش بینی بلند مدت نرخ ارز را برای برنامه ریزی تجاری فراهم می کند.
با این حال، اگر از قیمت طبیعی بازار فاصله زیادی داشته باشد، حفظ و تحریف بازارها می تواند چالش برانگیز باشد.
کاهش بیش از حد ارز، استانداردهای زندگی داخلی را پایین نگه می دارد، به کسب و کارهای خارجی آسیب می رساند و تنش های تجاری با سایر کشورها ایجاد می کند.
در مقابل افزایش مصنوعی نرخ ارز به مصرف بیش از حد واردات کمک می کند، نمی تواند در بلند مدت پایدار بماند و اغلب باعث تورم می شود.
برای مثال ایالات متحده با 38 کشور اقدامات مبادله ای دارد که 14 کشور واحد پول خود را به دلار مرتبط می کنند.
انگیزه اصلی برای تثبیت ارز، تشویق تجارت بین کشورها از طریق کاهش ریسک ارزی است.
حاشیه سود برای بسیاری از مشاغل کم است، بنابراین یک تغییر کوچک در نرخ ارز می تواند سود را حذف کند و شرکت ها را مجبور به یافتن تامین کنندگان جدید کند.
این امر به ویژه در صنعت خرده فروشی با رقابت بالا، صادق است.
کشورها معمولا یک ارز با اقتصاد قوی تر یا توسعه یافته تر ایجاد می کنند تا شرکت های داخلی بتوانند با ریسک کمتری به بازارهای گسترده تر دسترسی پیدا کنند.
دلار آمریکا، یورو و طلا از نظر تاریخی انتخاب های محبوبی بوده اند.
تثبیت های ارزی بین شرکای تجاری ثبات ایجاد می کند و می تواند برای دهه ها باقی بماند.
به عنوان مثال، دلار هنگ کنگ از سال 1983 با دلار آمریکا پیوند خورده است.
فقط تثبیت ارزی واقع بینانه با هدف کاهش نوسانات می تواند منافع اقتصادی ایجاد کند.
تعیین، بالا یا پایین بردن مصنوعی نرخ ارز باعث عدم تعادل می شود که در نهایت به همه کشورهای درگیر آسیب می رساند.
ارزهای تثبیت شده می توانند تجارت را گسترش دهند و درآمد واقعی را افزایش دهند، به ویژه زمانی که نوسانات ارز نسبتا کم است و تغییرات بلندمدت نشان نمی دهد.
بدون ریسک نرخ ارز و تعرفه، افراد، مشاغل و ملت ها آزادند که از معامله و مبادله به طور کامل بهره مند شوند.
بر اساس تئوری مزیت نسبی، هرکسی قادر خواهد بود زمان بیشتری را برای انجام کاری که به بهترین شکل انجام می دهد صرف کند.
با نرخ های ارز ثابت، کشاورزان می توانند به جای صرف زمان و هزینه برای پوشش ریسک ارز با مشتقات، غذا را به بهترین شکل ممکن تولید کنند.
به طور مشابه، شرکت های فناوری قادر خواهند بود بر ساخت رایانه های بهتر تمرکز کنند.
شاید مهمتر از همه، خرده فروشان در هر دو کشور بتوانند از کارآمدترین تولیدکنندگان تامین کنند.
نرخ ارز ثابت، سرمایه گذاری بلندمدت بیشتری را در کشور دیگر امکان پذیر می کند.
با تثبیت ارز، نوسانات نرخ ارز دائما زنجیره تامین را مختل نمی کند و ارزش سرمایه گذاری ها را تغییر نمی دهد.
«روزنامه اخبار صنعت - 18 دی 1403»