در چنــد دهــه اخیــر همــواره تــورم ایران دو رقمی بود.

 

لمس مفهــوم ایــن جملــه کوتــاه بــرای خانواده هــا، اقتصاددانان و فعالان فضای کسب و کار ساده نبود بلکه همراه با سختی و تعب زیاد بوده است، اما سختی آن زمانی بیشتر می شود که توان حل مشکات کمرشکن تورمی را نه در دولت و نه در بانک مرکزی نمی بینند.

 

 

 

بانک مرکزی ایران سالهاســت که توفیقی در کنترل تورم نداشــته و با وجود اینکه روش های مختلفی را امتحان کرده ولی تورم همچنان دو رقمی اســت.

 

مهمترین کاری که بانک مرکزی ایران انجام می دهد صدور بخشنامه های مختلف است.

 

عمق فاجعه زمانی بیشتر می شود که بدانیم که بانک مرکزی مشکلات را فرافکنی می کند.

 

مدیران بانک مرکــزی مــی گوینــد تا نظــام بانکداری اصلاح نشــود و تغییرات اساســی در بــازار پولــی رخ ندهــد قادر به کنترل تورم نیســت، گویی خود کناری نشسته و تنها تماشاگر مشکلات است.

 

مگر نه اینکه تمام این موارد جز شرح وظایف بانک مرکزی است، پس چرا منتظر اقدامی از سوی نهاد دیگری است؟ پاسخ این پرسش ساده است، سردرگمی بانک مرکزی!

 

 

تجربه جهانی مقابله با تورم

 

در روزهــای اخیــر بــه دلیــل بحران هــای بین المللــی وضعیــت اقتصادی کشــورها با چالش تورم همراه شــده است.

 

اغلب بانک های مرکزی کشــورهای توســعه یافتــه اقدام به افزایش نــرخ بهره کردند تا بتواننــد تــورم را کنتــرل کننــد.

 

در همین رابطه، مدیرکل بانک تســویه بین المللی که 92 سال پیش با هدف تقویت همکاری های پولی و مالی بین المللی از سوی هشت بانک مرکزی اروپایی به اضافه آمریکا و ژاپن 61 بانک مرکزی جهان تاســیس شــده و در حال حاضر به عنوان بانکِ عمل می کند، اذعان کرد که بسیاری از بانک های مرکزی جهان سرعت افزایش نرخ تورم را طــی 6 تا 12 ماه گذشــته دســت کــم گرفته انــد، ولــی آنها بــرای جبــران ایــن قصــور چــاره ای جــز افزایش نرخ هــای بهــره طــی ســه مــاه آینــده ندارنــد.

 

در واکنــش بــه ارقام نگــران کننده نرخ تــورم، تا کنون بانک هــای مرکــزی اروپــا، بریتانیــا، ســوئد، نــروژ، کانادا، کــره جنوبی، اســترالیا و ایالات متحده جملگی با اتخاذ سیاســت افزایش نرخ بهره به جنگ تورم رفته اند.

 

در ایــن کشــورها کنتــرل تــورم بــه روش هــای مختلفــی انجــام مــی شــود امــا محوریــت این اقدامات بــا بانک مرکزی اســت.

 

در واقع، بانک هــای تجــاری به طور مســتقیم به ســراغ بانک مرکــزی می روند و برای تامین نیازهای پولی خود از این بانک وام می گیرند.

 

بانک ها باید در قبــال دریافــت پــول از بانک مرکزی، دارایی ارزشــمندی را به عنوان وثیقــه بــه ایــن بانــک ارائه و تضمین کند کــه قادر بــه بازپرداخت پول قرض گرفته شــده، هســتند، این دارایی با ارزش، اوراق قرضه دولتی است که البته رایج ترین شکل وثیقه بانک تجاری نزد بانک های مرکزی جهان است.

 

اخیــرا، بانــک مرکزی آمریکا نرخ بهره مبنای کوتاه مدت را 0.75 درصد افزایش داد و به محدوده 1.75 درصد رسانده تا به جنگ نرخ تــورم 8.6 درصــدی بــرود کــه به بالاترین ســطح در چهاردهه گذشــته رسید.

 

در حقیقت بانک های مرکزی در مقابل تورم از ابزار نرخ بهره اســتفاده می کنند تا بتوانند مشــکلات ارزش پول را کاهش دهند.

 

از طرف دیگر ارزش واقعی مبلغ وام تا زمان سررســید به نســبت میزان تــورم کاهــش خواهــد یافــت.

 

بدیــن ترتیب بــرای جبــران خطر کاهش قدرت خرید پول وام دهنده، تغییر نر خ بهره ضرورت می یابد.

 

 

چنته خالی بانک مرکزی

 

اما در مورد ریشــه های تورم در ایران، دیدگاه های زیادی وجود دارد.

 

اما مهمترین عامل را به افزایش پایه پولی، نقدینگی و کاهش تولید عنوان کرده اند.

 

رییس بانک مرکزی در اواخر سال 1400 اعلام کرده بود که کســری بودجه مزمن دولت، عامل تورم در ایران اســت.

 

او تاکید کرده بود که ریشه های تورم به خلق پول و نقدینگی و پایه پولی به کسری بودجه در طول سالیان مختلف بر می گردد.

 

او گفته بود که باید نظام بانکی اصلاح شود تا بتوان تورم را کنترل کرد.

 

بــه عقیــده برخی از کارشناســان این گفته های رییس کل بانک مرکــزی ایــران نشــان از ان دارد کــه بانــک مرکزی ایران چیــز زیادی در چنتــه نداشــته و در عمــل خــود را بازنده مبارزه با تــورم می داند؛ چرا که او معتقد است که تازمانی که ساختار نظام بانکی اصلاح نشود، تــا زمانــی کــه کســری بودجه دولت حل نشــود، تــا زمانی کــه دیگران بازیگر خوبی نباشــند، مشــکلات همچنین باقی است.

 

هرچند شاید این سخنان بیراه نباشد و دست بانک مرکزی کوتاه و خرمای تورم بر نخیل باشــد، اما همچنان این ســوال باقیســت که پس علت وجودی بانک مرکزی چیســت وقتی تــوان اجرای مهمترین وظیفه خود یعنی حفظ ارزش پول ملی را ندارد، چرا وجود دارد؟ میثــم رادپــور، کارشــناس اقتصــادی معتقــد اســت کــه رییس بانک مرکزی درست می گوید چرا که توان هیچ کاری را ندارد. موضوع تعیین نرخ بهره در ایران کار ساده نیست.

 

بانک مرکزی هر ســاله دســتورالعمل های تسهیلات دهی را روی سایت خود می گذارد.

 

ولی تاکنون چه نتیجه ای داشــت؟ واقعا تمامی آن بخشنامه ها اجرا می شوند؟ قبلا می گفتند که بدهی بانک ها را تبدیل به اوراق کنید تا نرخ بهره را پایین بیاورید.

 

نرخ بهره را با عملیات بازار بــاز پاییــن بیاوریــد.

 

با ایــن کار بانکها نیز وضع خوبی خواهد داشــت.

 

اما این کار چرا جواب نداد؟ چون عامل مهمتری به نام مشکل تولید وجــود دارد، تــا زمانــی کــه مشــکل تولید حل نشــود، هیــچ اتفاقی در اقتصاد رخ نمی دهد.

 

این را شاید همه بدانند ولی برای افزایش تولید هیچ اتفاقی نمی افتد.

 

رادپور در ادامه تاکید کرد: بانک مرکزی توان زیادی برای اعمال قــدرت نــدارد.

 

در حقیقــت بانک مرکزی ایران ابزار خاصی برای کنترل نــرخ بهــره در بــازار ایران ندارد.

 

افرادی که معتقدند که الان باید نرخ بهــره بــالا یا پایین بــرود آیا می دانند که وضعیت بانک مرکزی چگونه اســت؟ اگــر نرخ بهــره را دســت بزند بــا قیمت ارز در بــازار چه کند؟ با بازارهای دیگر مانند بورس، مســکن و خودرو چه کند؟ بانک مرکزی تنهــا به انتشــارکننده بخش نامه ها تبدیل شــده و توان زیــادی ندارد.

 

زمان همتی عملیات بازار باز را راه انداختند که اصلا به شکل عملیات بازار باز مرسوم دنیا نبود و در نهایت به یک شکل خاصی درآمده بود که هیچ کارایی نداشت درآمد.

 

حقیقت این است که بانک مرکزی در حوزه هــای مهمــی ماننــد ارز قدرتی ندارد تنهــا کاری که می تواند بکند ایــن اســت کــه محدودیت هــای جدیدی اعمال کند.

 

مثال ســقف داد و ســتد تعییــن کنــد یــا بــرای چک، فــلان قانــون را تعیین کنــد.

 

از طرف دیگــر بانــک مرکــزی در پرمانــع کــردن فضای کســب و کار یــد طولایی دارد.

 

در بســیاری از مواقــع، اگــر بانــک مرکــزی برخــی از دخالت هــای بیجا را کم می کرد شاید تورم کمتر از چیزی بود که الان است.

 

بانک مرکزی چنان با بانک ها رفتار کرده است که دیگر، بانک ها اوامر بانک مرکزی را اطاعت نمی کنند و راه برون رفت از این دســتورالعمل های خلق الســاعه را یــاد گرفته انــد.

 

هیــچ کــس با نــرخ بازدهــی منهای 20 درصــدی بایــد وام بدهــد؟ امــا بانــک مرکــزی می خــواد که ایــن اقدام صــورت گیــرد.

 

وقتــی کشــوری دارای تــورم 40 درصدی اســت چرا باید بانــک 18 درصــد وام بدهــد؟ بــه همیــن دلیل می شــود کــه وام برای کســب و کارهای واقعی و تولید یک منبع نایابب می شــود.

 

او افزود: یکی از بدبختی های اقتصادی کشور این است که بانک مرکزی، جیب دولــت اســت.

 

بانک مرکــزی باید پولی که دولت می خــواد را پرداخت کند.

 

بانک مرکزی اســتقلالی ندارد.

 

دولتی که چند صد هزار کســری بودجه دارد باید به نوعی مشکل خود را حل کند و به بانک مرکزی و دیگر بانک ها فشــار وارد می کند.

 

بنابراین بانک مرکزی و بانک های دولتی تامین کننده کمبودهای پولی دولت و کسری بودجه هستند.

 

نکته عجیب تر این است که در برخی مواقع برخی از بانک های دولتی کســری ها و بدهی را می بخشــند.

 

چون می گویند از این جیب به آن جیب اســت.

 

بزرگترین بانک دولتی ایران کســری های خود را در آخر ســال می بخشــد، آیا بانک مرکزی می داند که این کار چه تاثیری بر اقتصاد می گذارد.

 

آیا بانک مرکزی برای جلوگیری از این اتفاق ابزاری دارد؟ پاسخ روشن است.

 

خیر! رادپور تاکید کرد: بخش دیگر و بزرگی از مشکلات اقتصادی ما بخاطر خروج سرمایه است؛ اما هیچ توجهی به این بعد از مشکلات نمی شود.

 

«روزنامه اقتصادی عصر اقتصاد - 15 تیر 1401»

   تاریخ ثبت: 1401/04/15     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |