زهرا گلیج:

بیشــتر افراد ایــن توصیه را شــنیده اند کــه باید هوشــمندانه تر کار کنند و نه سختکوش تر، اما هنوز از این توصیه پیــروی می کنند تعداد کمی واقعــا این روزها اکثریت صاحبان تجــارت و مدیران برای دستیابی به اهدافشان ساعت های طولانی مشغول کار هســتند.

 

 

 

 

 

اگر مجبورید برای تکمیل کارتان ساعتها بیشــتر از یک روز عــادی کاری کارکنیــد.

 

این امر نشــان می دهد شــما کار را به گونه ای اشتباه انجام می دهید.

 

در اینجا 5 استراتژی برای کمک به شما در هوشمندانه کار کردن بجای سختکوشی را بیان می کنیم:

 

 

استراتژی اول: تمرکز فکر می کنید در یک ساعت کاری نمونه چند دقیقه تمرکز کامل دارید؟ ممکن است درک این مطلب که این زمان چقدر اندک می باشد شما را متعجب کند.

 

محققان نشــان داده اند که اکثریت افراد می توانند بین 5 تا 10 دقیقه در هر ســاعت کاری بیشتر موثر باشــند.

 

اگر فکر می کنید که این گفتــه اغراق آمیز است می توانید این آزمایش ساده را انجام دهید.

 

یک دفترچه یادداشــت و یک خودکار در کنار خود نگه دارید و شروع کنید به آگاه شدن از سطح تمرکزتان.

 

هر وقت که تشــخیص دادید که روی کار در تمرکز کامل نیستید.

 

مدت زمانی را که حواستان پرت بوده است یادداشت کنید.

 

اگر این تمرین را بخوبی انجام دهید خودتان را کاملا شــوکه خواهید کرد.

 

اگر شما بتوانید مهارت خودتــان را در ایجاد تمرکز کامل در طول ساعتهای کاری گســترش دهید شما از میزان تولیدتان متعجب خواهید شد.

 

 

استرتژی دوم: تسلط تسلط هنر اســتفاده از ابزارها جهت افزایش کیفیت در کار و محصول شــما می باشــد.

 

ابزار مــی تواند تکنولــوژی نظیر نــرم افزارهای رایانه ای باشــد یا می تواند اســتراتژی های ســازمانی نظیر سیســتم های بهتر باشــد.

 

در حال حاضر از چــه میزان قدرت تســلطی جهت بــه حداکثر رســاندن نتایــج کار برخوردار هستید برای مثال فروشنده ای که از طریق سمینارها و سمینارهای تلویزیونی دست به فروش می زند محتمل است که نســبت به کسی که فرد به فرد می فروشــد میزان فروش بیشتری کسب کند.

 

چه کاری می توانید انجام دهید تا بر زمان، دانش، یا مهارت مسلط شوید؟

 

 

استراتژی سوم: نمایندگی(وکالت) یک طبقه خاص از نفوذ وکالت می باشد.

 

نمایندگی یعنی بکارگرفتن افراد دیگر جهت انجام قسمتهایی از کار شــما.

 

بنابراین به همان انــدازه وقتتان برای فعالیتهای ســود آور آزاد می شــود.

 

بیائیــد دو باره به مثال فروشــنده نظــر بیاندازیم.

 

اگر فروشــنده بخصوصی در فروش نهایی (closing)خیلی مهارت دارد این امر ممکن است این احساس را ایجادکند که این فرد می تواند وظایف مدیریتی وابسته با فروش را بعنوان یک نماینده انجام دهد بنابراین فروشنده می تواند زمان بیشتری را برای فروش نهایی صرف کند.

 

اگر سود حاصل از فروش نسبت به هزینه نمایندگی بیشتر باشد می توان گفت شما سیستم خوبی دارید.

 

اغلب شــنیدن این نکته در بین شکایتهای صاحبان تجارت که فروشــندگان آنها از آینده نگری و انتظار در مورد آن احســاس بدی دارند تنفر دارنــد و واقعا مرا مبهوت می کند.

 

در کسب کار خودم من همیشه افراد آینده نگر حرفه ای که در این زمینه خوب بودند بکارگرفته ام که با اینکار وقت را برای تیم فروشندگی آزاد نمودند تا آنها کاری را که بخوبی عمل می کنند انجام دهند.

 

و این کار فقط فروشــندگی بود! و البته این اســتراتژی در عیــن حال که همه خوشــحال هستند سود آور است.

 

 

استراتژی چهارم: مدیریت زمان من اغلب این مطلب را می شنوم که تجار می گویند که میزان کارمند یک بخش بخصــوص خیلی زیاد است زیرا آنها ســاعت های زیادی تلف می کنند تا کار را تکمیل نمایند.

 

نظر من عکس این مطلب اســت.

 

اگر شــما نمی توانید در یک روز عادی کاری،کارتان دچــار کمبود تمرکز، را تکمیل نماید پس احتمالا تسلط، و مهارت های وکالت هستید یا یک مدیر وقت نشناس می باشــید.

 

مدیریت زمان هنر سازماندهی خودتان اســت بنابراین شــما کار خود را در یک روز تجاری استاندارد خاتمه خواهید داد.

 

اگر شما آنرا با دیگر مهارتهایتان ترکیب کنید(رئوس مطالب بالا) سپس شــما می توانید یک مقدار عظیم از تولید در یک روز کاری را بدست آورید و نیاز به ساعات اضافی ندارید.

 

سازماندهی یک روز از پایان روز قبلی شروع می شود.

 

اگر شــما اینکار را انجام دهید پــس از آن مغزتان به شــما کمک خواهد کرد که بیشــتر موثر باشید.

 

برآورد شده اســت که 50 % زمان استراحت شما به سازماندهی مغز و ســاختار دادن دانش و تجربیات کسب شــده در طول روز اختصاص دارد.

 

اگر شما کارهای روز آینــده را برنامه ریزی کنید شــما در می یابید کــه فرایند های روحــی طبیعی در زمان استراحت کار می کنند با شــما تا شما را در بدست آوردن برنامه زمانی کمک کنند .

 

اســاس مدیریت زمان را یاد بگیرید و هر روز از آنها استفاده کنید.

 

 

استراتژی پنجم: اولویت بندی فعالیت ها مطمئن هســتم قاعده 80/20 را می دانید: 80 % از نتایج کار شما از 20 % تلاشــهایتان بدست می آید.

 

دلیل اینکه این مطلب در مــورد افراد زیادی صدق می کند اینســت که آنها نمی دانند که کدام تلاش آنها بهترین نتایج را ببار می آورد.

 

اگر شما رکوردها را خوب نگه دارید ســپس می توانید قاعده 80/20 را تغییر دهید تا بطور موثر تر برای شــما عمل کند.

 

اگر شما می دانســتید که کدام 20 % از فعالیت شما بهتریــن نتایج را تولید می کند ســپس شــما می توانســتید خودتان را ســازماندهی کنید تا وقت بیشتری صرف اینگونه کارها بکنید.

 

و بنابراین سود شما را در هر ســاعت افزایش می داد.

 

اگر شما می دانستید خصوصیات 20 % از مشتریانتان را که 80% کسب تان را می دهند شما می توانستید آن گروه از مشتریان را هدف قرار دهید.

 

فرانک بتگر با استفاده از قانون 80/20 در جهت مزیتــش از یک نماینده بیمه شکست خورده به پردرآمدترین نماینده بیمه در آمریکا تبدیل شــد.

 

کتاب او هنوز در دســترس است و ارزش خوبی برای مطالعه دارد. 

 

«روزنامه اقتصاد مردم - 5 آذر 1401»

   تاریخ ثبت: 1401/09/05     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |