تعامل اقتصادی با جهان هاله پیشگیرانه سیاسی
author :

 

 

 

 

 

نگاه یکسویه به رفتارهای سیاســی شاید روزگاری تاثیرات مقطعی و زودگذری داشــت و امکان تقلیل این تاثیر به کلیات سیاست چندان دور از ذهن نبود.

 

 

 

 

 

 

 

اگرچه همه تغییرات و تحولات سیاسی در درازمدت بر اقتصاد و معیشت مردم هم تحمیل می شد اما شاید این اثرگذاری بســیار کمتر از امروز مورد محاســبه قرار می گرفت.

 

دنیــای کنونی دیگر تحــولات را از منظر سیاســت نمی بیند.

 

حتی کشــورهایی که در دوران جنگ سرد به اشتباه در مسیر سیاست ورزی محض به ورطــه نابــودی و فروپاشــی افتادند نیز امروزه با تغییــر دیدگاه هــا بســیار محتاطانه تر و محافظه کارانه تر به هژمونی های ساخته و پرداخته ذهنی خود می پردازند.

 

اگر روزگاری شوروی سابق به عنوان ابرقــدرت بی گدار به آب مــی زد و نگرش جهانشــمول خود را بر پایه ایجاد کشورهای بلوک شرق و مدافع تفکرات شــرق بنا کرده بود، در جنگ اوکراین به تهدیدهای اقتصــادی روی آورد و در گام اول فروش گاز با روبل را ســرلوحه قرار داد و به جای تقبل هزینه های شــراکت جهانی بــا هم پیمانانش به رویکردی اقتصادی برای شکســتن حلقه فشــار متوسل شــد، که اگر چنین نبود روسیه در ماه های ابتدایی جنگ اوکراین و تحریم های استخوان شکن غرب از پا درمی آمد.

 

نــه اینکه هزینه های یک جنگ قدرت طلبانه از سوی پوتین اقتصاد روسیه را به یک عقبگرد ناخواسته بعد از ترمیم چنددهه ای نکشانده باشد، اما محوریت اقتصاد درتقابل سیاسی و نظامی موجب شد شکنندگی روســیه کاهش یابد.

 

اما چرا روسیه توانست در این مســیر از ابزار اقتصادی بهره بگیرد؟

 

بدون تردید این اهرم حمایتی از عملکرد دهه ابتدایی پوتین در تعامل با دنیا حاصل شــد.

 

پوتین با ایجاد فضــای دموکراتیک در زمانی کــه قدرت را به دست گرفت توانست مراودات جهانی خود را با اروپا و آمریکا گسترش دهد.

 

گســترش این تعاملات در محدوده زمانی مشخصی روسیه را به عنوان شریک تجاری بسیاری از کشــورهای مهم دنیا قرار داد که جای خالی آن می توانســت برای مدتی آزاردهنده و شــکننده باشــد.

 

البته این نکته که پوتین با ورود به این جنگ در تله غرب و از گردونه توســعه به بیرون افتاد هدف نوشته در این سطور نیست، بلکه کاهش آسیب های یک جنگ غیر مستقیم از طریق تعاملات جهانی و وابستگی های اقتصادی که در این شراکت چند سویه ایجاد می شــود مورد تامل است.

 

در باره چین هــم همین گونــه باید بحث کرد. کشــوری با بافت ضخیم کمونیستی و درهای بسته در سیاست داخلی از چنــان قدرتی در تعامل اقتصــادی با دنیا برخوردار اســت که کوچکترین گزند به آن می تواند اقتصاد جهانی را برای مدت طولانی فلج کند.

 

میزان رابطه تجاری چین با آمریــکا و اروپا حجم بزرگی از تجارت دنیا را در برگرفته است.

 

بنابراین باید اینگونه تحلیل کرد هاله امنیتی که از ساخت روابط اقتصادی کشورها ایجاد می شود گاهی از هزاران موشک و ابزار نظامی کارآمدتر و کارگشاتر خواهد بود.

 

از این منظر تعامل با دنیا در مســیرهای گوناگون پیشگیرانه تر از قدرت قوی نظامی اســت.

 

دکتر ظریف وزیر خارجه دولت روحانی در یک ســخنرانی گفتــه بود قدرت مردم در دنیای امروز بیش از قدرت نظامی بازدارنده اســت.

 

این دیپلمات کارکشــته دقیق و صریح این نکته را بیان کرد و در شرایطی که تهدیدهای نظامی منطقه رو به فزونی بوده این مســئله را به اشــتراک گذاشــت تا مد نظر قرار گیرد.

 

مراد از «قدرت مردم» فقط دایره سیاســی این قدرت نیست بلکه مردم در اقتصاد فعال مشــارکت خواهند داشــت و گستره صادرات و ســرمایه گذاری ها موجب بــروز تعامل با دنیا خواهد شــد.

 

از این باب باید گفت ایران به رغم پیشرفت در حوزه های مشخص، عقب ماندگی های خود ساخته دارد.

 

استقبال از تحریم ها که در مقطعی حتی از ســوی برخی مســئولان تجویز شد، همین طور اولویت دهی به این نگرش که اداره کشور به رفع تحریم ها گــره نخواهد خورد در نگاه اول اســتقلال طلبانه و بر اساس مانیفســت های انقلابی خوشایند است.

 

اما تجربه دوران نشان داد که یکسویه نگری در این باره هیچگاه به منافع ملی متصل نشــده و گاهی موجب بروز از هم گســیختگی های دولت – ملت نیز شده اســت.

 

اصرار برخی بر بســته ماندن اقتصاد در حالی که فروش نفت با تخفیف ویژه به کشــورهای دیگر ضررهــای هنگفتی به کشــور زده، همچنین موجب بالا رفتن استهلاک در تجهیزات مورد نیاز در صنایع مختلف شده بدون شک یک اشتباه راهبردی در فرایند اداره طولانی مدت کشور است.

 

این ضریب اســتهلاک بالاخره بــه ناتوانی در اداره کشــور ختم خواهد شــد و مردم را با مشــکلات متعددی رو به رو خواهد کرد.

افزایش شکاف میان مردم و دولت در یکی – دو دهه اخیر را اگر بر اساس درصد سهم تقصیرها مورد ارزیابی قرار دهیم بعد از ناکارآمدی ها در مدیریت، حتما به نقش تحریم ها و کاهش مراودات اقتصادی با دنیــا باید نمره بالایی بدهیم.

 

این معضل در حال حاضر دلالی را گسترش داده، پهنای باند فســاد را در بخش های اقتصادی افزایش داده و در برخی مــوارد موجب بکارگیری افراد ناکارآمد در کلیدی ترین حوزه ها مســئولیتی شده اســت.

 

در عین حال که هاله پیشگیرانه ایران در خطــرات احتمالی جنگ را کاهش داده اســت.

 

باید اینگونه ســوال کرد در صورت بــروز بحران ها چقدر وابســتگی به ایران در بخش های اقتصادی وجود دارد کــه هزینه اقدامات نظامــی علیه ایران را برای کشــورهای دیگر پرریســک کند؟

 

اینکه ما توان کلیــدی در تنگه هرمز داریم و موشــک های بســیار پیشــرفته ای برای دفاع تــدارک دیده ایم قابل کتمان نیســت، اما درباره قدرت نرم اقتصادی و سیاسی ایران در مواجهه با فشارهای خارجی نیاز به تامل بیشتر داریم.

 

ایران با دارا بودن نفت، معادن و زمینه های بســیار منحصربفرد ســرمایه گذاری خارجی می توانست در حوزه پیشــگیرانه اقتصاد بین الملل در قبال بحران های سیاسی و نظامی بهتر از این عمل کند.

 

انزوای ایران در درازمدت ســودی به همراه نداشــته است.

 

حداقل اســتنباط مردم و کارشناســان از این گوشــه گیری مانند مروجان تحریم در داخل نیست.

 

 

«روزنامه اقتصاد مردم - 19 فروردین 1403»

Get File