مرتضی افقه - اقتصاددان

 

سالهاست که کشــور ما در حال از دست دادن نیروهای انسانی است.

 

نیرو های انسانی، سرمایه های اصلی کشور ما محسوب می شوند.

 

به شــکل موازی، ما در حال از دست دادن سرمایه های مادی هســتیم.

 

 

 

 

 

از اواخر دهه ۱۳۵۰ تا کنــون، تحت تاثیر انواع موج های سیاســی، اجتماعی و فرهنگی، مشغول فراری دادن سرمایه های انسانی و مالی کشور هستیم.

 

در سال های ابتدایی انقلاب شاهد کوچ برخی ســرمایه داران و سرمایه گذاران از کشور بودیم.

 

بعد ها در جریان تنش های سیاسی سال های ۱۳۷۰ ،۱۳۸۸ ،۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ و در نهایت در بعد ها در جریان تنش های سیاســی سال های ۱۳۷۰ ،۱۳۸۸ ،۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ و در نهایت در جریان تنش های اجتماعی سال گذشته، دیدیم که چه میزان سرمایه های انسانی و سرمایه های مادی از کشور خارج شدند.

 

در چنین فضایی، سخن از جذب سرمایه زدن آن هم با راهکار های ابتدایی، اصلا منطقی به نظر نمی رسد.

 

کشوری به دنبال جذب سرمایه های خارجی است که از تمام سرمایه های موجود خود، استفاده کرده و هنوز پتانسیل علمی و نیرو های انسانی مازاد دارد، ولی سرمایه کافی ندارد.

 

اما وقتی در کشور ما تنها از ۲۰ الی ۴۰ درصد از پتانسیل های موجود استفاده شده است، در شرایطی که بر اساس برخی آمارها، ۳۰ هزار طرح نیمه تمام در کشــور داریم، پس سرمایه های زیادی داشتیم که استفاده نکرده ایم.

 

کشوری که در این وضعیت است، ابتدا باید روی استفاده از سرمایه های داخلی متمرکز شود.

 

چرا در کشور ما در حوزه سرمایه گذاری مدام مانع تراشی می شود و سرمایه های سرمایه گذاران داخلی به سمت کشور های دیگر روانه می شود؟ این حجم پروژه های نیمه تمام نیاز به سرمایه های داخلی دارد.

 

در خصوص طرح وزیر اقتصاد و اعلام این که سرمایه گذاران خارجی با حداقل ۱۰۰ هزار دلار در ایران اقامت ۵ ساله دریافت می کنند، باید به این نکته توجه داشت که کشور هایی این نوع برنامه ها را می گذارند که به شکل بالقوه برای سرمایه گذاران جاذبه داشته باشند.

 

وقتی سرمایه گذار خارجی نگاهی به آمار خروج سرمایه های انسانی و مهاجرت کارگران و نخبگان از کشور داشته باشد، آیا با وعده اقامت پنج ساله به کشور ما جذب می شود؟ آن هم در شرایطی که مدام علیه ما در رسانه ها و شبکه های اجتماعی غربی، اطلاعات منفی منتشر می شود و نگرش اهالی دیگر کشور ها نسبت به ایران با مقادیری از سوءگیری شناختی همراه است.

 

من فکر می کنم چنین طرحی کارامدی چندانی نخواهد داشت. این طرز تفکر که مشکل اقتصادی کشور ها فقط سرمایه است، یک دیدگاه منقضی و مربوط به دهه ۱۹۷۰ است.

 

در حال حاضر سرمایه انسانی، تبدیل به یک عنصر مهم برای رشد و پیشرفت اقتصادی شده است.

 

ما در کشور نیروی انسانی کافی و متبحر در زمینه های گوناگون داشتیم، اما متاسفانه تحت شرایط موجود، بسیاری از نیرو های انسانی از کشور مهاجرت کردند.

 

هم اکنون تعدادی از سرمایه گذاران داخلی با کمبود نیروی انسانی مورد نیاز خود رو به رو هستند.

 

درست است که جمعیت بیکار در کشور کم نیست، اما بسیاری از متخصصین که در حوزه های زیربنایی کشور ما مورد نیاز هستند، را از دست داده ایم.

 

در شرایطی که سرمایه گذاران داخلی با کمبود نیروی مورد نیاز خود رو به رو شده اند، چگونه انتظار داریم سرمایه گذاران خارجی، آن هم در ابعاد کلان، در کشور ما حضور پیدا کنند؟ تاکید می کنم که مشکل کشور نه فقط پول و سرمایه، بلکه نیروی انسانی است.

 

اگر واقعا دولت مایل است سرمایه های خارجی جذب کند، باید در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور تحولات عمیق و ساختاری رخ دهد.

 

این تحولات باید شامل بخش های قانونگذاری و بوروکراسی کشور نیز باشد.

 

من معتقدم حتی اگر کمترین اصلاحات را در ساختار های مذکور ایجاد کنیم و مواردی را که دافع نیروی انسانی هستند، از میان برداریم، شاهد انبوهی از سرمایه گذاران ایرانی خواهیم بود که مشتاق سرمایه گذاری داخل کشور هستند.

 

در واقع اگر برای سرمایه گذاران ایرانی، فرصت سازی کنیم، حتی نیازی نخواهد بود از کشور های دیگر و موسسات مالی بین المللی یا بانک جهانی درخواست کمک و وام کنیم.

 

نمونه ای از سدسازی ها در مسیر فعالیت سرمایه گذاران ایرانی که خارج از کشور زندگی می کنند را در ماجرای آقای رحمان گلزار سازنده شهرک اکباتان می بینیم.

 

گلزار در دهه ۱۳۷۰ و در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی طرح پروژه تهران-شمال را در ذهن داشت و حتی اعلام کرده بود ۴۰۰ میلیون دلار با خود به کشور وارد می کنم.

 

قرار بود به عنوان دستمزد، زمینی در انتهای آزاد راه تهران-شمال برای اجرای شهرکی جدید در اختیار او قرار گیرد، اما با مخالفت های جدی رو به رو و این پروژه متوقف شد.

 

اگر قرار است ما سرمایه ای جذب کنیم، باید ابتدا موانع سرمایه گذاری حذف کنیم.

 

وقتی سرمایه گذار مطمئن باشد، سرمایه گذاری پرسودی خواهد داشت، اصلا لازم نیست مشوقی قرار داده شــود.

 

در واقع در شــرایطی که امنیت سرمایه گذاری و اطمینان وجود داشته باشد سرمایه گذاران به شکل خودجوش برای سرمایه گذاری وارد کشور خواهند شد. به حدی در کشورمان زمینه و ظرفیت های خالی برای ســرمایه گذاری داریم که مطمئن باشید اگر بستر های لازم فراهم شود، سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در کشور ما رقابت خواهند کرد.

 

همانطور که وقتی برجام در کشور امضا شد، بسیاری از شرکت های خارجی برای سرمایه گذاری در ایران، ابراز تمایل کردند، اما متاسفانه مخالفت های داخلی از یک ســو و سر کار آمدن ترامپ در آمریکا از سوی دیگر، علاقه به سرمایه گذاری را نابود کرد.

 

حل نشــدن برجام یکی از عوامل اساسی در عدم رغبت سرمایه گذاران خارجی است، مگر این که به حدی به سرمایه گذار خارجی امتیاز بدهیم که اصلا برای خود ما سودی نداشته باشد.

 

مشکل دیگر حل نشدن FATF است، آیا سرمایه گذار باید با گونی و چمدان پول به کشور ما بیاورد؟ بدون برجام و FATF جذب سرمایه های خارجی اساسا قابلیت اجرا نخواهد داشت.

 

به طور کلی اعطای اقامت پنج ساله با سرمایه گذاری ۱۰۰ هزار دلاری را چندان مفید ارزیابی نمی کنم.

 

شاید برخی از افغان های ثروتمند که از حکومت طالبان خسته و فراری باشند، تمایل به این داشته باشند که بین کشور های همسایه، ایران را برای زندگی و سرمایه گذاری انتخاب کنند، اما به جز آنان، بعید می دانم این طرح، غربی ها را به سمت کشور ما روانه کند.

 

 

«روزنامه اقتصادی امروز - 5 شهریور 1402»

   تاریخ ثبت: 1402/06/05     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |