صیدمیرزا بزرگ تبار - فعال رسانه ای

 

آیا برای توسعه همه جانبه بهتر نیست از شعار به عمل برســیم؟

 

 

 

 

 

 

تاکنون چند درصد از شــعارهایی که در مورد توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی، سیاسی و توسعه علمی و فرهنگی داده ایم، عملیاتی کرده ایم؟

 

خروجی دورنمای این شــعارها بر اساس کدام آمارها، برندها و شــاخص ها، چند درصد محقق شــده اســت؟!

 

برای پیشــرفت همگانی و تحقق این شعارها چه ابزارهایی لازم است؟

 

آیا می توانیم با برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت و با ســرمایه گذاری های کلان و راهبردی، این شاخص های توسعه را ارتقا بدهیم تا تولید ملی کالاهای ایرانی را در دورنمای برنامه های راهبردی که توســط دولت ها چیدمان می شــود در اقتصاد کلان کشور برای رشد همه جانبه بازیابی بنمائیم؟

 

و اما ابزارهایی که برای توســعه همه جانبه کشــور «علاوه برانرژی های فسیلی و معدنی و مالیاتی که موجود است و در حوصله این دیالوگ نیست»، کدامند؟

 

تئوری دولت ها برای رشد شاخص های توسعه به خصوص شاخص های اقتصادی را با توجه به ظرفیت های موجود در کشور استناد خواهیم کرد، ظرفیت هایی که به صورت بالقوه در کشــور وجود دارد که لازم اســت با علم و آگاهی این ظرفیت ها را شــناخت و راهکار ارائه داد مثال دالان های هاب یعنی راه های دریایی و زمینی و حتــی هوایــی که ایران نیزمی تواند از طریق خلیج فارس، دریای عمان و بندر چابهار از این ظرفیت های دریایی با ترانزیت کالا درآمد زایی بکند تا در جهت رشد و رونق تجارت درآمد تامین کند، که البتــه بــرای تامیــن درآمد در همه بخش ها ضرورت دارد علم این درآمدزایی را داشــته باشــیم، بنابراین ایران از این حیث کشوری چند جداره محسوب می گردد، جداره دیگرکه ایران می تواند درآمدزایی کند کریدورهای زمینی- هوایی است .

 

ایران می تواند با توسعه بنادر شبکه ریلی خود را سروسامان دهد و سالانه چندین هزار تن کالا را از هند به روسیه و بالعکس ترانزیت کند، اما به دلیل تحریم ها و عدم تکمیل خط چابهار-زاهدان ورشت- آستارا این طرح را نتوانسته تکمیل کند و رقبای منطقه ای از ایران پیشی گرفته اند.

 

اکثر کشورهای خاورمیانه جز ایران که به دلیل تحریم ها کریدورهای زمینی،آبی هوایی خود را تا حدودی از دست داده منجمله: چین، عربستان و ترکیه و ... توانسته اند در مسیردالان های جهانی برای کشورهایشان کسب درآمد بکنند که اشاره بدان ها در حوصله این بحث نیست.

 

بنابراین باید گفت توسعه و رشد پایدار کشورها با داشتن علم و آگاهی در این زمینه حاصل می شود و سرمایه گذاری و علم بدان در این جهت منشأ درآمدزایی می شود و بارویکرهای پروپاگاندایی این سیکل و چرخه مثل جریان کاتد(قطب منفی جریان برق) مسترجع نمی گردد.

 

برایند آنچه در باره توسعه پایدار گفته شد، این است که این فرایند بتواند در هر فعالیتی که نیاز به منابع و جایگزینی و یکپارچگی باشــد، یک اقتصاد توســعه یافته در هر جامعه ای ایجاد کند، بحث توســعه پایدار که طی دهه ۱۹۸۰ مورد توجه اساســی اندیشــمندان و متفکران توســعه قرارگرفته، هدفش بهره برداری درست و کارا از منابع طبیعی و مالی برای دستیابی به الگوی مصرف مطلوب برای تجدید حیات رشــد اقتصادی و تغییرات کیفیت آن برای برآورده ســاختن نیازهای ضروری اولیه برای حفاظت از منابع طبیعی و ارتقا منابع اســت، بنابراین شــاخص های توســعه می تواند در زمینه های اجتماعی، علمی، اقتصادی، فرهنگی؛ سیاسی؛ بنیادی و زیست محیطی باشد «توسعه پایدار استفاده ازهرنوع منابع است که دراختیار بشر است» این توسعه می تواند با مدیریت کارآمد جهانی که برای بشــریت ســاخته شــده، تامین منابع کند و از این منابع درســت اســتفاده گردد، خروجی توســعه پایدار باید بتواند فقر و تهیدســتی را در هر جامعه از بین ببرد و این توسعه محقق نمی شود مگر اینکه بتواند مشکلات محیطی، موضوعات اجتماعی، اقتصادی، و فقر و نابرابرها و نگرانی ها را در باره آینده سالم برای بشریت تامین بنماید.

 

بحث توسعه پایدار در سال۱۹۸۰ میلادی در کمیسیون اتحادیه بین المللی مدون گردید و در سال ۱۹۹۲ در کنفرانس زمین این تعریف از توســعه پایدار ارائه شــد، رفع نیازهای نســل حاضر بدون مصالح با نســل های آینده در راستای تامین نیازمندی هایشــان و دیگر اینکه توســعه پایدار بتواند تاثیرگازهای گلخانه ای، تغییرات آب و هوایی، تخریب لایه ازن، تخریب زمین و کاهش منابع غیر تجدیدپذیر و عدم آلودگی شــهرها را مورد توجه قراردهد تا توانایی اکوسیســتم برای تداوم کار در آینده به صورت نامحدود میســرگردد و سیستم های اجتماعی و طبیعی در کنار هم و به شکل نامحسوس کارکند، بنابراین توسعه پایدار نوعــی نگــرش به آینده اســت که روی مجموعــه ای از ارزش ها و اصول اخلاقی و معنوی هم می تواند متمرکز گردد تا بشر بتواند نیازهای خود را از تکنولوژی تامین بنماید، کلام آخر توسعه باید به شکلی باشد که در اکوسیستم زمین با «بارگذاری غیرنرمال جمعیتی» به خصوص در حاشیه کوه ها تغییرات ایجاد نکند تا موجب «پایداری اکولوژیکی» در همه بخش های کشاورزی، حمل و نقل، اقتصاد، خانواده، منابع مصرفی، جنگلداری و نیازها و ارزش اصلی زندگی بشر باشــد و نباید توسعه عوامل انسانی موجب گسستگی زیستگاهی در طبیعت گردد چرا که هم اکوسیستم طبیعت را به تکه های کوچکتر تبدیل می کند و هم گسســتگی پراکنش جانوران را محدود و با ریســک بالاتــری از انقــراض روبرو می ســازد و مجموعه این عوامل، تنــوع ژنتیکی جانوران را کاهش می دهد، بنابراین کسانی می توانند از این بحران های ساخته شده به دست انسان جلوگیری کنند که ســواد علمی و ســواد بوم شناســی و آکادمیک داشته باشند و همواره در تسلسل نسل ها به صورت میدانی پای کار باشند.

 

 

«روزنامه مواجهه اقتصادی - 29 شهریور 1402»

   تاریخ ثبت: 1402/06/28     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |