
توانمند سازی مدتی اســت که در وضعیتی کلیشه ای در دنیای کســب و کار قرار گرفته است.
احتمالا هیچ موضــوع مجزایی بــه تنهایی کلماتــی درباره توانمندسازی نوشته نشده است.
در تئوری بیشتر از آنچه که نوشته شده و آموزش داده شده، انجام گرفته و منبع الهام بخشیدن است.
بر این اساس اگر در قلبها و درونمان عمیق شویم می دانیم که باید کارکنانمان را توانمند کنیم.
نتایج این اقدام مشــخص نیســت.
علاوه براین این نگرانی هســت که توانمندســازی مرزها را بردارد.
از دســت دادن کنترل، بیشــتر بازرگانان و به ویژه کارآفرینان را می ترساند.
چگونه می توان کارکنان را بدون از دست دادنشان، توانمند کرد؟
این پرسش ها و نگرانی هــای معقــول اغلــب باعث می شــود که توانمندسازی حقیقی اتفاق بیفتد، در بیشتر مواقع، موقعیتی ایجاد می شــود که امکان دارد اگر دســت نزیم بهتر خواهد بود.
اجازه بدهید این بخش را برای روشــنگری آنچه که توانمندسازی تعریف می شــود به کار ببریم و بینیم که چطور می توانیــد تیم موثــر عملیاتی خودتان ایجاد کنید.
گام اول: باید باور داشته باشید بسیاری از صاحبان کســب و کار به صورت حرفی به توانمندســازی می پردازند عمدتا دلیلش این است که آنها واقعا نمی توانند آنچه که توانمندسازی است را متوجه شوند.
به غیر از این آنچه که توانمندسازی می تواند موضوع برانگیزاننده ســخنرانی برای تولید مقادیر زیادی پول باشد.
توانمند سازی به راحتی به تیم شــما قدرت می دهد که کارهــا را انجام دهند و برنامه هایی که آنقدر موثر است که شما برای کسب و کارتان مناسب می دانید.
توانمندسازی این معنی را نمی دهد که از مســئولیت کناره گیــری کنید و یا قدرت را دیگران واگذار کنید.
زمانی یک تیم به واقع توانمند شــده که قابلیت های داخلی شده باشند و بتواننــد در آن هنگام که شــما نیاز داریــد برایتان تصمیم سازی کنند.
تیــم توانمنــد اهدافتــان را محقق خواهــد نمود و زندگیتــان را آســان تر می ســازد.
با ایــن حال توانمندسازی با شکست مواجه خواهد شد اگر شما یک معتقد واقعی به آن نباشید.
انتقال قدرت دشوار اســت به ویژه برای کارآفرینی که زمان، اســتعداد، پول نقد و روح خودش را در این رویا سرمایه گذاری کرده اســت.
چطور می توانید اجــازه دهید فرایند تصمیم گیری به گروهــی از کارکنان برود؟
واقعیت این اســت که نمی دانید که چطــور کارکنان تان را درک می کنید.
شــما آنها را به عنوان حرفه ای های با کیفیت می بینید که برای کمک به موفقیت کســب و کارتان برانگیخته شده اند.
هرگز فراموش نکنید که اعضای این تیم بیشتر حرفه خود را در موفقیت شما ســرمایه گذاری کرده اند.
موضوع توانمندسازی را تا زمانی که اعتقاد واقعی به مفهوم آن پیدا نکرده اید به تأخیر بیاندازید.
گام دوم: ایجاد مرز برای توانمندسازی ایــن صداها ماننــد ترکیب های متناقض هســتند به نظر شــما آیا همینطور نیســت؟
هیچ مرز مهمی میان شــما و تیم وجود ندارد.
به احساس راحتی که تیمتان در داخل مناطقی که آنها می توانند بهترین مشارکت را با شرکت شما داشــته باشند، نیاز دارید.
آنها همچنین به مرزهایی کــه بدانند چه زمانی باید تصمیم قاطعانه بگیرند و چــه زمانی باید تصمیمات را تحویل شــما بدهند، نیاز دارند.
مرزهای شــفاف این اجازه را به هر شــخصی می دهد تا کارهایشــان را بیشــتر و به طور کامل بــا اطمینــان و به راحتی انجام دهنــد .
بنابراین چطــور می توانیــد که این مرزها و خطوط را ترســیم کنید؟
چطــور می توانید تعیین کنید تیمتان که چه قدرت و مسئولیتی باید داشته باشــد؟
می توانم بهترین پاسخ را با مراجعه به فرمول هایم برای قدرت بدهم: شما بر همه چیزهایی که مســئولیتش را دارید، اختیار دارید.
شــما بر هر چیزی که اختیارش را داشــته اید، مسئول هستید.
بنابر این بــه تعریفی از توانمندســازی کــه به تیم اختیاری می دهد تا رســیدگی کند منجر می شود.
فعالیت های شما که مســئولیت هایی برای آنها نگه داشته اید.
همچنین نحوه و چگونگی حفظ کنترل بر توانمندسازی با نگهداشتن تعادل ما بین مسئولیت و پاسخگویی انجام می شود.
گام سوم: انتظارات تان را تشریح نمایید اینکه آیا شــما تیم پروژه ای را به طور موقت ایجاد کرده ایــد و یا فقط در حــال توانمندســازی تمام کارکنانتان برای انجام عملیات در حال اجرا بایستی به صورت شــفاف آن چه را که آنها باید انجام دهند را توضیح دهیــد.
توضیح کلی، چگونــه آن الگوی واحد را به تصویری بــزرگ و نتایج مورد نظر تبدیل می کنید.
سوالاتشــان را حتی اگر تکراری یا با هم تداخل کاری دارند، تشــویق کنید.
پــس از اینکه توضیحاتی را ارائــه کردید اعضای تیــم آن موارد را برای شــما توضیح دهند وضــوح در مقابل پایان تضمین درک گروه در جهت، قــدرت و مرزها، آنها قادر خواهند بود تــا با اطمینان اجــرا کنند بدون اینکه نیاز باشــد تا به صورت مداوم از طرف شــما کنترل و نظارت شوند.
در اینجا نکته ای وجود دارد که عمل به آن بــه من خدمت خوبی کرده اســت.
توضیح دهید چرا مانع تماس کنترل بعضی چیزها شده اید.
اگر تیم شــما هدف از کار و وظیفه را درک کند تصمیم های بهتری اتخاذ می شود.
گام چهارم: آنها را برای موفقیت تجهیز کنید تیم توانمندشــدن را نخواهد پذیرفــت اگر آنها دائما مجبور باشــند تا برای ابزار انجام کارهایشان مذاکره کنند.
در واقع مانعی که بیشــتر اوقات عملکرد تیم ها را متوقف می کند به هدر رفتن زمانی اســت که برای دســتیابی وســیله برای انجام فعالیت لازمست.
این ابزارها شــامل فضای اداری، دسترســی به نماینده مدیریت، آموزش، پشتیبانی کارکنان و مالی می شود)خیلی زود در حرفه ام یاد گرفتم که ســریعترین راه برای کشــتن یک پــروژه، پرســیدن از کمک های مالی در آن اســت.(
برای تیم خــود ابزارهایی که آنها احتیاج دارند را تامین کنند تا اهدافی که شــما به آنها اختصاص داده اید را محقق کنند.
گام پنجم: به آنها اجازه دهید که اشتباه کنند اعضای تیم از توانمندســازی خواهند گریخت تا به صورت خرد و ریز مدیریت شــوند و یــا اگر بر روی اشتباهاتشــان تأکید و تکیه کرده باشــید.
یکبار که قدرت را بــه یکی از اعضای تیــم تفویض کرده باشــید تصمیم های آن شــخص را دو بار نمی شود حدس زد باید آن شــخص را با مربی گری و الگوی نقش کمک کنید تــا تصمیم های بهتری بگیرند اما مگر اینکه عواقب مخرب یــک تصمیم اعضای تیم توانمند ســاز را نشــود تغییر داد.
اگر او را تضعیف کنید در واقع تمایل خواهید داشــت تا او خفه شده و از توانمندسازیش استفاده کنید همچنین اثرات مشابهی که در بقیه تیم رخ داده است.
مدیریت تعارض
شــما تیمی متشــکل از افراد قوی جمع نموده اید.
افــراد نیرومند موقعیت های قــوی را نگه می دارند و آنها خوب و به شــدت دفاع خواهند کرد.
بنابراین وجود تعارض در تیم اجتناب ناپذیر اســت.
نه تنها اجتناب ناپذیر اســت بلکه باعث ســلامت تیم هم می شــود.
تیم باید همه گزینه ها را بررســی کند.
اتخاذ مواضع و با شــور و نشاط و شــدت از مواضع دفاع کند.
آنهــا همچنین بایــد تصمیمات گرفته شــده در موقعیت های دیگــران را بررســی کنند و تمایــل به پیــدا کردن حفــره یــا نقص هایی در منطقشــان را داشته باشــند.
اشــتباه در انجام آن موجــب برنامه ریــزی مطلوب و شکســت معمول می شــود.
تعارض به خودی خــود موضوع مهمی نیست مسئله اصلی با تعارض آن است که اغلب از آن می ترسیم و می خواهیم به طور کامل از آن اجتناب کنیم.
به جــای مقابلــه و برخورد بــا آن به صورت سازنده، تعارض زیر قالیچه مخفی شده است.
هیچ قالیچه ای به اندازه کافی بزرگ نیســت که شــامل سوء تفاهم برای مدت طولانی، تفاوت زیاد، تنش و لجوج پایشان را در یک کفش می کنند و مواضعشان را ادامه می دهند.
عدم رسیدگی به تعارض می تواند موجب مرگ یک تیم درخشــان و عقلانی شــود.
چگونه می توانید این ســلامتی بالقــوه را محصور کنید اما اغلب ابزار مرگبار است؟
رویکردهای بسیار و تکنیک های شما صرف تکمیل توانایی های شغلی شود تا از آنها اســتفاده کنید اما اجازه بدهید که سه اصلی مهم برای مهار کردن این جانور را بیان کنم.
رویارویی با تعارض بسیاری از ما با تعارض مخالف هستیم و امیدواریم که اگــر آن را نادیده بگیریم به خــودی خود از بین مــی رود.
با ایــن حال تعــارض مانند بســیاری از بیماری ها به ندرت از بین مــی رود.
نادیده گرفتن تعارض و دمیده شدن ســهمی از آن، چرک و تخم ریزی بیشــتر آن یک خط کاملا جدیــد از طراحی تعارض را ایجــاد می کند که باعث لــرزه ذهن می شــود.
هنگامی که تعارض می آید جلــوی آن را در ابتدا گرفته و به طور کامل با آن مقابله کنید.
«روزنامه اقتصاد مردم - 20 شهریور 1403»