اقتصاد کشور را به سمتی ببریم که دولت در آن نقشی نداشته باشد و یا بسیار کمرنگ و در سطح سیاست گذاری کلان باشد.

مالکیت دولتی را به طور کلی از فضای اقتصاد برداریم.

 

 

 

شاهین شایان آرانی
تحلیل‌گر بازار سرمایه

 

اتفاقات مختلفی افتاده که تاثیرات مثبت و منفی متقابل داشته است.

ولی تفکیک این امر سخت است که ببینیم حذف ارز چه تاثیری داشته است.

به طور کلی حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی به نفع اقتصاد است.

به دلیل اینکه رانت ها را از بین می برد و مزیت های ویژه را به وجود می آورد که می تواند فساد را در کشور از بین ببرد.

ولی مشکلی که با آن مواجه هستیم مشکلات اقتصادی از جمله تورم و بحث های تحریم است که روی هم تاثیرات مضاعف ایجاد کرده است و دیگر نمی توان مدعی شد که آنها اثرات مثبت برای اقتصاد ما ایجاد کرده یا خیر؟ اگر ارز۴۲۰۰ حذف نمی شد هزار گرفتاری دیگر ایجاد می شد.

به هر حال حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی حرکت درستی بود.

ولی اگر عملکرد این را بعد از چند ماه بخواهیم ارزیابی کنیم، نمی توانم زیرا اتفاقات پیچیده و تاثیرگذاری در اقتصاد ما رخ داده که غبار این اتفاقات کل مسئله اقتصاد حاصل از کاهش سوبسید ارزی را تحت شعاع قرار داده است.

ما مشکلات اساسی دیگری داریم. مشکلات اساسی و مسائل مدیریتی در کشور داریم که پر از چالش و اشکال است.

بحث های تحریم را دوست داشته باشیم یا خیر، وجود دارد و تاثیر منفی برروی اقتصاد گذاشته است و واقعیتی که تمام مدیران با آن دست به گریبان هستند.

مشکل کشور ما ساختاری و مدیریت اقتصاد است.

این دولت هم نباشد همین مشکلات پا برجاست.

اقتصاد ما مشکل زیربنایی دارد که متاسفانه خیلی ها دست به اصلاح آن نمی زنند و یا نمی توانند و یا زور آنها نمی رسد.

اقتصاد ما به شدت دولتی و وابسته به نهادهای دولتی است.

اقتصاد این چنینی را نمی توان با مدل های اقتصاد آزاد یا رقابتی پیش برد.

هیچ کسی این حرف را نمی گوید ولی دولت به نوعی در هر شرکت موثر و با موفق نسبی در کشور ما دخیل است.

بخش خصوصی که کار می کنند به نوعی با حمایت دولت جلو می روند.

اقتصاد ایران مشکل مدیریتی و ساختاری دارد و بخش خصوصی فعال نداریم.

متاسفانه انگیزه برای این شرکت ها نیز ایجاد نکردیم.

چه بسا آنهایی که خوب کار می کنند را می سوزانیم و با داستان های پیچ و خم دار از صحنه خارج می شوند.

اقتصادی را مشاهده می کنید که دولت زده و سیاست زده است و سیاسیون به شدت و به صورت مختلف در آن نفوذ دارند و طبیعی است که نگرش کوتاه مدت حاکم می شود.

دولت ها در ایران ۴ ساله است و سیاسیون هم هر ۴ سال عوض می شوند.

همه این افراد چند سال خود را می بینند و کاری ندارند ده سال دیگر در فعالیت اقتصادی چه اتفاقی می افتد.

اقتصادی که این چنین تحت تاثیر قرار گرفته نمی توان در آن برنامه درستی پیاده کرد و همه برنامه ها کوتاه مدت است و همه می خواهند گزارش عملکرد ارائه دهند که موثر و خوب است و اینها به شدت تحت تاثیر فشارهای سیاسی و نفوذهای سیاسی است.

اثر این امر زیاد نیست.

به دلیل اینکه نفوذ و سم سیاست در فضای اقتصاد ما به شدت پررنگ است و اولین و مهم ترین کار اصول استقلال اقتصادی را پیاده کنیم که کار سختی بشمار می آید، یعنی اقتصاد کشور را به سمتی ببریم که دولت در آن نقشی نداشته باشد و یا بسیار کمرنگ و در سطح سیاست گذاری کلان باشد.

مالکیت دولتی را به طور کلی از فضای اقتصاد برداریم.

متاسفانه در اقتصاد دولت همه کارها را انجام می دهد و یک کشور در دنیا مثال بزنید که دولت در اقتصاد پررنگ باشد و اقتصاد آن کشور موفق باشد.

این چنین کشوری در دنیا وجود ندارد.

یعنی قرار نیست دولت ها یا نهادهای وابسته به دولت اقتصاد را بچرخانند ولی در ایران این چنین است و دلایل مختلفی نیز بیان می کنند.

وقتی در اقتصاد مالک کار خود نباشید و با نگاه درازمدت به کسب و کارو حوزه اقتصادی خود نگاه نکنید؛ اقتصاد راه نمی افتد.

اقتصاد نیاز به مدیر و مالکی دارد که دلسوز مال باشد و حاضر باشد در درازمدت پای تصمیم و کار خود بایستد.

حکومت ها نیز باید از این سیاست و افراد حمایت کنند.

اقتصادی داریم که به شدت دولت زده و آلوده به سم سیاست که این حاکم بر کلیه فعالیت های اقتصادی که این امر عامل بازدارنده است.

در هر کشوری پا بگذارید و بگویید تورم ده درصد است همه می ترسند.

برای ما تورم بالای ۲۰ درصد عادی است! این دمل بزرگ به نام تورم کنار گلوی ما چسبیده و نرمال می بینیم در صورتی که اصلاً نرمال نیست.

 

«روزنامه تجارت - 23 مهر 1401»

   تاریخ ثبت: 1401/07/22     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |