ایران باید به هاب گازی منطقه تبدیل شود

.  

 

 

 

ظفریان با اشاره به این که ایران باید تبدیل به هاب انرژی منطقه شود گفت:« باید به هاب گازی منطقه تبدیل شویم. یعنی گاز را به صورت حداکثری وارد کنیم و به کشورهای متقاضی در قالب فروش گاز صادر کنیم.»

 

 

 

 

حبیب الله ظفریان کارشناس ارشد انرژی با اشاره اهمیت توجه به تجارت گاز گفت:« تجارت گاز از موضوعات بسیار مهمی است که در اسناد بالا دستی بر روی آن تاکید شده و سند چشم انداز 1404 نیز سهم 8 تا 10 درصدی از تجارت گاز را برای ایران در نظر گرفته و همچنین در سند سیاست‌های کلی اقتصاد مقاوتی نیز به افزایش صادرات گاز تاکید شده است.

دلیل اهمیت این بحث نیز منافع سیاسی و اقتصادی بخصوص منافع استراتژیکی است که تجارت گاز به دنبال دارد.»

این کارشناس انرژی افزود:« مثال بارز آن را می‌توانیم در تاثیر گذاری روابط کلان سیاسی روسیه با اروپا بعد از سال 2000 مشاهده کرد. روسیه بعد از استقرار آقای پوتین همواره از تجارت گاز خود به عنوان ابزار سیاست خارجی استفاده کرده است که نمونه آخر آن را در جنگ اوکراین مشاهده می‌کنیم.

در حال حاضر سهم تجارت گاز ایران علی رغم حجم عظیم ذخایر گاز کشور، کمتر از دو درصد از تجارت گاز جهان است. تنها صادرات ایران، صادرات به ترکیه، عراق و به میزان محدود به ارمنستان صورت میگیرد و لذا فاصله بسیار زیادی تا نقطه مطلوب داریم.»

وی به اقدامات دولت سیزدهم پیرامون تجارت گاز اشاره کرد و گفت:« از زمانی که دولت سیزدهم مستقر شد اقدامات مهمی در جهت توجه به صادرات گاز صورت گرفت که از مهم ترین آن ها قرارداد سوآپ گاز بین ترکمنستان و آذربایجان و ایران بود و اگرچه حجم این قراردا کوچک بود اما باعث احیا و بهبود روابط سیاسی بین ایران و ترکمنستان شد.»

ظفریان در ادامه به اتخاذ رویکرد مناسب برای صادرات گاز اشاره کرد و گفت:« با توجه به اهتمام دولت برای پیشبرد تجارت گاز، رویکرد تجارت گاز نیز باید مشخص شود.

به طور کلی سه رویکرد برای تجارت گاز وجود یک مدل آن خرید فروش گاز است.

  • از یک کشور گاز بخریم و از طرف دیگر به کشور دیگری بفروشیم.»
  • این کارشناس ادامه داد:« مدل بعدی سوآپ گاز است به این معنا که از کشوری گاز را در یک نقطه تحویل میگیریم و به کشور ثالثی گاز را در نقطه دیگری تحویل میدهیم و به علت این جابجایی مبلغی را دریافت می‌کنیم، اما در این حالت، قرار داد بین کشور اول و کشور سوم است و عمل کشور دوم تنها یک واسط است.
  • مدل آخر مدل ترانزیت است فرض کنید ترکمنستان و آذربایجان خط لوله مجزا در داخل ایران احداث کرده باشند و گاز ترکمنستان به آذربایجان برود و در این صورت ایران به دلیل عبور خط لوله تنها حق ترانزیت می‌گیرد.»

 

وی به مسائل مربوط به سوآپ گاز در دولت اشاره کرد و گفت:« رویکردی که دولت آن را دنبال می کند بحث سوآپ گاز است.

اما برای اینکه مشخص شود کدام یک از مدل‌های تجارت گاز به نفع کشور است ابتدا می‌بایست به این توجه کنیم که سوآپ گازی و ترانزیت هر دو قرارداد فروش گاز بین کشور الف و ب است و کشور واسط تنها یک انتفاع حداقلی اقتصادی برای این انتقال به دست می آورد و سود کشور واسط (در اینجا ایران) تنها ناشی از موقعیت جغرافیایی خود است»

ظفریان رویکرد سوآپ نفت را یک رویکرد منفعلانه دانست و گفت:« این رویکرد یک رویکرد منفعلانه است و رویکرد مناسبی در تجارت گاز نیست.

رویکرد منفلانه باعث میشود که تاثیرگذاری سیاسی تجارت گازی بسیار کم شود و عملا نتوان از ابزار تجارت گاز استفاده بهینه کرد»

این کارشناس افزود:« زمانی که کشور، مستقیم گاز صادر می‌کند منجر به وابستگی کشور وارد کننده می‌شود مانند صاردات گازی که به ترکیه و عراق داریم و این امر در مناسبات ما با این کشورها تاثیر می‌گذارد اما اگر به سمت سوآپ گاز برویم عملا تاثیرمان بر کشورهای دیگر بسیار کم می‌شود.»

وی با اشاره به این که ایران باید تبدیل به هاب انرژی منطقه شود گفت:« لذا رویکردی که باید اتخاذ کنیم این است که گاز را به صورت حداکثری از کشورهای دارای پتانسل صادرات گاز یعنی ترکمنستان، قطر، روسیه و تا حدی آذربایجان در قالب خرید، وارد کنیم و به کشورهای متقاضی در قالب فروش گاز صادر کنیم.»

ظفریان افزود:« این موضوع منجر می‌شود که ایران تبدیل به هاب گازی منطقه تبدیل شده و وابستگی متقابل بین ایران و این کشورها ایجاد شود که به نوبه خود منجر به تقویت موقعیت سیاسی ایران در منطقه می گردد».

منبع خبر: خبرگزاری برنا - 10 مرداد 1401

دیدگاه کاربران