به بهانه برگزاری نشست بریکس در ژوهانسبورگ:

 

پانزدهمین نشست بریکس آغاز شده و پذیرش اعضای جدید در بریکس یکی از موضوعات مهمی است که در دستور کار این نشست خواهد بود.

 

 

 

 

 

۲۳ کشور به طور رسمی علاقه خود را برای پیوستن به این بلوک اقتصادی ابراز کرده اند و به گفته مقامات آفریقای جنوبی، در مجموع ۴۰ کشور به دنبال عضویت در آن هستند؛ با این حال، پذیرش رسمی اعضای جدید، یک تصمیم ساده نیست، زیرا برای این کار، موافقت همه اعضای فعلی لازم است.

 

این گروه که حدود یک چهارم از ثروت جهان را در اختیار دارند، در سال ۲۰۰۱ میلادی با نام «بریک» شروع به کار کردند که سرواژه نام های انگلیسی چهار اقتصاد در حال رشد یعنی برزیل، روسیه، هند و چین است.

 

آفریقای جنوبی، که میزبان نشست سران بریکس است، به طور رسمی در اواخر سال ۲۰۱۰ میلادی به عضویت این گروه درآمد و تاکنون تنها کشوری به شمار می رود که به این بلوک اضافه شده است.

 

سیریل رامافوسا، رئیس جمهور آفریقای جنوبی، برای نشست سالانه سه روزه بریکس میزبان شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، نارندرا مودی، نخست وزیر هند و لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، رئیس جمهور برزیل، خواهد بود و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، نیز به صورت مجازی در آن شــرکت خواهد کرد.

 

در مجموع، ۳۴ نفر از سران آفریقا و جهان جنوب در نشست سران بریکس در روزهای آینده شرکت خواهند کرد؛ زیرا یکی از اهداف این نشست، ایجاد مشارکت بین بریکس و سایر اقتصادهای نوظهور است.

 

عضویت در این بلوک باعث افزایش دسترسی کشورها به بازارهای سایر اعضای خود می شود؛ ضمن اینکه یک منبع سرمایه گذاری مستقیم خارجی است.

 

از زمان پیوستن آفریقای جنوبی به بریکس، صادرات این کشور به چین چهار برابر شده و این غول آسیایی به بزرگ ترین شریک تجاری آفریقای جنوبی تبدیل شده است.

 

هند در سال گذشته، هشتمین واردکننده بزرگ از آفریقای جنوبی بود؛ هر چند برزیل و روسیه در حال حاضر در میان ۲۵ شریک تجاری برتر آن حضور ندارند.

 

رژیم سازی و ساختارسازی جدید در صحنه بین المللی بریکس نمادی از «رژیم ســازی و ساختارسازی جدید در صحنه بین المللی» است که توسط قدرت های در حال ظهور و در مقابل جی هفت شکل گرفته و رو به پیشرفت است.

 

از آن جایی که مهمترین شاخصه در این گروه کارکردهای اقتصادی، مالی و پولی و همچنین گستره فرامنطقه ای و جهانی بودن اعضا و اثرگذاری آن بوده و لذا به گروه «قدرت های اقتصادی نوظهور» معروف است، در ادامه به ارائه توضیحاتی در خصوص ظهور جنوب جهانی می پردازیم.

 

در قرن هفدهم، امپراتوری مینگ چین تقریبا یک سوم تولید جهانی را تشکیل می داد و هند ً مغول کمی کمتر.

 

از طرفی، این دو کشور با یکدیگر بیش از نیمی از تولید جهان را با اندازه جمعیتی مشابه به خود اختصاص دادند (به عنوان نسبتی از کل جمعیت جهان).

 

در دهه ۱۹۵۰ ، مائو تنها پنج درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی و هند فقط یک درصد را شامل می شد.

 

اما، امروزه، پس از چندین دهه پیشرفت اقتصادی استثنایی، به ویژه در چین، اکنون یک ظهور تاریخی جنوب جهانی وجود دارد.

 

این دو غول بزرگ یعنی چین و هند و سایر کشورها جنوب، اکنون در حال بازیافتن وزن اقتصادی تاریخی خود در جهان هستند.

 

گزارش توسعه انسانی برنامه توسعه ملل متحد در سال ۲۰۱۳ ،این افزایش جنوب جهانی را به صورت مستند نشان داد و شواهدی را ارائه کرد که نشان می دهد چین، هند و برزیل مجموعا در روند پیشی گرفتن از کشورهای توسعه یافته غربی از نظر تجارت و تولید جهانی هستند.

 

چین در حال حاضر بزرگترین اقتصاد جهان است که بر حسب برابری قدرت خرید محاسبه می شود.

 

از طرفی، سرعت و مقیاس این افزایش بی نظیر است.

 

رشد اقتصادی در چین و هند با حدود یک میلیارد نفر در هر کشور آغاز شد و تولید سرانه را در کمتر از ۲۰ سال دو برابر کرد؛ نیرویی اقتصادی که جمعیت بیشتری را نسبت به انقلاب صنعتی تحت تأثیر قرار داد.

 

از سوی دیگر، طبقه متوسط به ویژه از نظر اندازه، درآمد و انتظارات به سرعت در حال رشد است.

 

تا سال ۲۰۳۰ پیش بینی می شود که بیش از ۸۰ درصد از طبقه متوسط جهان در جنوب ساکن باشند و ۷۰ درصد از کل هزینه های مصرف را تشکیل دهند.

 

در حالی که در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ ،سهم جنوب از طبقه متوسط جهانی از ۲۶ درصد به ۵۸ درصد افزایش یافت، تا سال ۲۰۳۰ نه چندان دور، پیش بینی می شود که بیش از ۸۰ درصد از طبقه متوسط جهان در جنوب ساکن باشند و ۷۰ درصد از کل هزینه های مصرف را تشکیل دهند.

 

همچنین، الگوهای تجارت و ســرمایه گذاری نیز در نوسان هستند. به عنوان مثال، امروزه چین بزرگترین شــریک تجاری و سرمایه گذاری تقریبا در تمام کشورهای آفریقایی است.

 

به همین ترتیب، پکن به عنوان بزرگترین شریک تجاری در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین، جایگزین کشورهای غربی شده و اکنون بزرگترین شریک تجاری عربستان سعودی است.

 

بلوک های قدرت و رقابت جهانی این تغییر عمیق جهانی عواقب بزرگی بر نحوه انجام روابط تجاری و مردمی کشورها دارد.

 

روشی رایج برای نگریستن به رقابت قدرت های بزرگ و پیامدهای آن، مرهون تفاسیر معاصر مبتنی بر تویسیدید، مورخ آتنی است که جنگ قرن پنجم پیش از میلاد بین اسپارت و آتن را بررسی کرد.

 

این تجزیه و تحلیل منجر به ایجاد اصطلاح تله توسیدید شد که گرایش آشکار به سمت جنگ را هنگامی که یک قدرت نوظهور تهدید می کند که یک قدرت بزرگ موجود را جابجا کند، توصیف می کند.

 

اما جنگ اجتناب ناپذیر نیست.

 

همانطور که خود رئیس جمهور چین شی جین پینگ در سفر خود به سیاتل در سال ۲۰۱۵ اشاره کرد، چیزی به نام تله توسیدید در جهان وجود ندارد.

 

اما اگر کشورهای بزرگ بارها و بارها مرتکب اشتباهات محاسباتی استراتژیک شوند، ممکن است چنین تله هایی را برای خود ایجاد کنند.

 

با این وجود، تغییرات عینی در تولید ملی، زمینه را مشخص می کند.

 

یک بررسی تأثیرگذار توسط ماهنامه آتلانتیک (۲۰۱۵) اشاره کرده که در ۱۲ مورد از ۱۶ مورد گذشته، زمانی که یک قدرت در حال ظهور با یک قدرت حاکم مواجه شده، منجر به خصومت آشکار شده است.

 

از آنجایی که تغییر سریع در قدرت نسبی یک گروه نوظهور در یک دوره زمانی کوتاه، در عرض چند دهه به جای قرن ها، در حال رخ دادن است، ظهور کنونی جنوب جهانی حتی چالش برانگیزتر است.

 

با این حال یک هشدار مهم وجود دارد. در حالی که ظهور قدرت های جدید ممکن است شرایط را برای جنگ فراهم کند، ترس و محاسبه اشتباه است که زمینه را برای درگیری واقعی فراهم می کند و این نگرانی دوم است که برخی از تحلیلگران معتقدند که باید روی آن تمرکز کرد.

 

پل کندی در کتاب تأثیرگذار خود در مورد ظهور و سقوط قدرت های بزرگ پیشاپیش خاطرنشان کرده که «تنها تهدید برای منافع واقعی ایالات متحده می تواند ناشــی از عدم تطبیق معقول با نظم جهانی جدیدتر باشد».

 

همانطور که کندی نیز خود مشاهده کرده قدرت نظامی به دنبال قدرت اقتصادی است

 

بنابراین، این سؤال باقی می ماند: آیا تعارض اجتناب ناپذیر است؟ این دوره با ظهور چین و سایر کشورهای جنوب جهانی تا چه اندازه خطرناک است؟در این میان، عوامل متعددی به طور قطعی متفاوت هستند، هرچند در شرایط معاصر امروز:

 

 ۱ ) وجود نهادهای جهانی مانند سازمان ملل متحد، متعهد به جهانی صلح آمیز است، و اگرچه سوابق از نظر تلاش های آنها برای ارتقای صلح متفاوت است، اما واقعیت این است که بسیاری از ائتلاف های بین دولتی و جامعه مدنی در سراسر جهان برای این منظور متحد شده اند.

 

 ۲ ) علیرغم بسیاری از چالش های معاصر، تعهد مستمر به چندجانبه گرایی وجود دارد.

 

پس از جنگ جهانی دوم، رشد قراردادهای چند جانبه، چارچوب متراکمی از قواعد و هنجارها را برای انجام روابط و گفتمان جهانی ایجاد کرده است.

 

 ۳ ) ماهیت و دقت چالش های سیاره ای مانند تغییرات آب و هوایی که تنها به صورت جمعی حل می شوند.

 

 

بقای ما به عنوان یک جامعه انسانی، شاید حتی خود گونه ما، به این همکاری بستگی دارد.

 

ظهور جنوب جهانی فضای سیاست گذاری بیشتری را برای کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه، ایجاد کرده است تا منافع خود را دنبال کنند و به چندجانبه گرایی مجددا انرژی ببخشند در حالی که وسوسه انگیز است که جنوب جهانی را به عنوان یک بلوک واحد در حال ظهور ببینیم، تنوع زیادی در میان دولت های ملی در جنوب و منافع ملی آنها وجود دارد.

 

ظهور جنوب جهانی فضای سیاست گذاری بیشتری را برای کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه، ایجاد کرده است تا منافع خود را دنبال کنند و به چندجانبه گرایی مجددا قدرت ببخشند.

 

حتی در آمریکای لاتین، منطقه ای که از لحاظ تاریخی با ایالات متحده همسو بوده است، با توجه به گسترش فضای سیاست گذاری به دلیل «عدم تعهد فعال» به عنوان یک اصل راهنما برای کشورهای منطقه رشد تجارت و سرمایه گذاری بین چین و منطقه را استدلال می کند.

 

در حالی که چین اکنون بزرگترین شریک تجاری برزیل، شیلی، پرو و اروگوئه است، به این پویایی، ظهور دولت های مترقی در مکزیک، کلمبیا و برزیل اضافه شده است.

 

تلاش گروه «بریکس» برای ایجاد وزنه تعادل مقابل گروه ۷ روزنامه «تاگس شاو» آلمان در مطلبی به نشست سران بریکس در آفریقای جنوبی پرداخته و به همین مناسبت در مطلبی نوشت: در پانزدهمین اجلاس گروه بریکس، تمرکز بر گسترش گروه است.

 

این تشکل می خواهد غرب را تضعیف کند و تجارت جهانی را دو باره متعادل کند.

 

به ادعای این رسانه غربی برای روسیه، «بریکس پلاس» راهی برای خروج از انزوا است.

 

در ادامه این مطلب آمده است: کشورهای بریکس برنامه های بزرگی برای پانزدهمین نشست خود دارند.

 

نلادی پاندور، وزیر امور خارجه آفریقای جنوبی در آستانه نشست ۲۲ ت ا ۲۴ اوت در ژوهانسبورگ، گفت که جستجوی جایگزین برای موازنه فعلی قدرت جهانی در دستور کار است.

 

به گفته پاندور، هدف «نظم جهانی تغییر یافته» است.

 

ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به صورت آنلاین در نشست شرکت می کند و «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه اش به صورت حضوری این کشور را نمایندگی خواهد کرد.

 

طبق گزارش ها، شی جین پینگ، رئیس جمهور چین برای این نشست به آفریقای جنوبی سفر می کند.

 

به نوشته این رسانه غربی بیش از ۳۰ کشور حضور خود را در اجلاس بریکس تایید کرده اند.

 

۶۷ سیاستمدار عالی رتبه از آفریقا و جنوب جهانی و همچنین ۲۰ نماینده بین المللی از جمله سازمان ملل متحد، اتحادیه آفریقا و جوامع اقتصادی منطقه ای آفریقا به این نشست دعوت شده اند.

 

تنها یک مهمان رد شد: امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه برای شرکت در این نشست ابراز علاقه کرده بود - اما دعوت نامه ای دریافت نکرد.

 

حاکمان استعماری سابق و قدرت های صنعتی غربی از مهمانان این نشست نخواهند بود.

 

بر اساس اظهارات خودی ها، پنج کشور بریکس در حال حاضر ۴۲ درصد از جمعیت جهان، ۳۰ درصد از مساحت زمین جهانی و ۲۴ درصد از تولید اقتصاد جهانی را تشکیل می دهند.

 

به گفته پاندور، وزیر امور خارجه آفریقای جنوبی حدود ۴۰ کشور برای عضویت غیر الزام آور در این تشکل ابراز علاقه کرده اند که ۲۳ کشور به صورت مشخص این کار را انجام داده اند که از جمله آرژانتین، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، الجزایر، مصر، ایران، کویت، بنگلادش، ونزوئلا و تایلند هستند.

 

«سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه پیش از این گفته بود، گسترش بریکس بدون شک یک تقویت قابل توجه است و بر وزن آن در مسائل جهانی می افزاید.

 

رئیس جمهور روسیه مدت هاست که از ارز ایالات متحده به عنوان ابزاری در جنگ قدرت سیاسی واشنگتن انتقاد کرده و از دولت هایی حمایت می کند که تجارت خود را با ارزهای ملی انجام دهند.

 

«بانک توسعه جدید» که توسط کشورهای بریکس تأسیس شده است نیز باید به تحقق این هدف کمک کند.

 

در ادامه این مطلب آمده است: برای پوتین، بریکس عرصه سیاسی ایده آلی برای تلاش او برای خودمختاری استراتژیک و استقلال دیپلماتیک است.

 

از طرفی غرب را محکوم به فنا می داند.

 

مهمتر از همه، روسیه احتمالا برای عضویت بلاروس که برای اولین بار به اجلاس بریکس دعوت شده است، فشار می آورد.

 

البته پاندور، وزیر امور خارجه آفریقای جنوبی خود را دیپلماتیک تر نشان می دهد.

 

او تاکید کرد که بریکس نه ضد غرب است و نه طرفدار روسیه. او با اشاره به کشورهای جی هفت آلمان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، کانادا، انگلیس و ایالات متحده توضیح داد، بلکه در اینجا این مسئله مطرح است که قدرت های صنعتی غربی به طور فزاینده ای نگرانی های جنوب جهانی را نادیده می گیرند.

 

جهت گیری جدید بریکس پلاس همچنین در این راستا در نظر گرفته شده است که از گروه کشورهای جی ۲۰ متمایز شود که شامل روسیه، چین، هند و آفریقای جنوبی همراه با ایالات متحده آمریکا، آلمان و اتحادیه اروپا می شود.

 

به گفته پاندور، بریکس بر «همکاری جنوب – جنوب» تمرکز کرده است.به گفته وی کشورهای جنوب جهانی (به دنبال) جایگزین هایی در دنیای چند قطبی هستند واین یک رقابت {با غرب} نیست، بلکه نشان دادن آشکار نیاز به شنیدن و احترام به صدای کشورهای بریکس است.

 

در ادامه این مطلب آمده است: چین همچنین به عنوان یک نیروی محرکه در توسعه گروه بریکس دیده می شــود.

 

بر اساس تفسیری در روزنامه دولتی گلوبال تایمزچین، پکن امیدوار است که نظم مستقر در شانگهای قبلا گسترش اقتصادی جهانی عادلانه تر و معقول تر باشد .

 

بانک توسعه Brics به اروگوئه، مصر، امارات متحده عربی و بنگلادش اجازه پیوستن داده است.

 

لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، رئیس جمهور برزیل هم اخیرا از پذیرش سایر کشورها در این تشکل حمایت کرده است.

 

لولا گفت که گروه G۷ یک «باشگاه» است که نباید وجود داشته باشد، زیرا شیوه صحبت آن در مورد ژئوپلیتیک منسوخ شده است.

 

سوبرهمانیام جایشانکار، وزیر خارجه هند هم این طرح بریکس را «نماد تغییر» توصیف کرد.

 

جایشانکار می گوید: رویکردهای قدیمی نمی توانند موقعیت های جدید را حل کنند.

 

علیرغم ادعاهای مخالف، ناظران مستقل، تبلیغ «بریکس پلاس» را تلاشی آشکار برای رقابت با غرب می دانند.

 

پیتر فابریسیوس، تحلیلگر مؤسسه مطالعات امنیتی (ISS)در آفریقای جنوبی، گفت که بریکس یک «حامی جنوب جهانی» بی طرف نیست، بلکه خود را «اتحادی علیه غرب» می داند.

 

نامزدهای عضویت مانند ایران یا ونزوئلا می توانند این دیدگاه را بیشتر تقویت کنند.

 

 

«روزنامه اقتصادی امروز - اول شهریور 1402»

   تاریخ ثبت: 1402/06/01     |     [sect id=[file]] | [/sect id=[file]] |