رشد ارزشافزوده و رشد هزینه در ۲ سال و نیم اخیر؛
رشد ارزشافزوده و رشد هزینه هر دو نماگرهایی از رشد اقتصادی هستند اما دادههای 2 سال و نیم اخیر نشان میدهد که این نرخ به ندرت با هم برابر بودهاند.
این اختلاف چرا رخ داده است و ریشه آن در چیست؟
حجم تولید کالا و خدمات در اقتصاد یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی در هر کشور است که با نام «تولید ناخالص داخلی» شناخته میشود.
رشد این شاخص، نشاندهنده «رشد اقتصادی» است.
برای محاسبه این نماگر روشهای متفاوتی وجود دارد که دو مورد از رایجترین آنها روش هزینهای و روش ارزشافزوده است.
علت اهمیت این دو روش این است که به نوعی حاکی از سمت تقاضا و عرضه اقتصاد هستند.
در ادبیات اقتصادی، عرضه و تقاضا بنیادیترین ابزار تحلیل است.
بررسی دادههای بانک مرکزی نشان میدهد که طی 2 سال و نیم گذشته، رشد اقتصادی از سمت ارزشافزوده و از سمت هزینهای همیشه برابر نبودهاند.
در واقع، گاهی سمت عرضه اقتصاد و گاهی سمت تقاضای آن رشد بیشتری را تجربه کرده است.
بنظر میرسد علت این مسئله، متغیری به نام «تغییر در موجودی انبار» باشد.
عرضه و تقاضا، بالهای علم اقتصاد
«عرضه» و «تقاضا» دو جزء اصلی اقتصاد هستند و ردپای آنها در همه تحلیلهای اقتصادی دیده میشود.
در اقتصاد کلاسیک همواره فرض بر این بود که هر گاه کالا یا خدمتی تولید و عرضه شود، تقاضا برای آن وجود دارد.
سپس اقتصاددانان دیگری پی به شرایطی بردند که در آن کمبود تقاضا وجود دارد.
در هر دوره، تحلیل عرضه و تقاضای اقتصاد نقش مهمی داشته و منجر به پیدایش نظریات مختلفی در این حوزه شده است.
بنابراین، بررسی روند این دو بال اصلی اقتصاد، اهمیت ویژهای دارد.
در ادبیات اقتصادی مرحله اول تحلیل عرضه و تقاضا در سطح کلان، اندازهگیری تولید ناخالص داخلی است.
در واقع، اگر تولید ناخالص داخلی به روش ارزشافزوده محاسبه شود سمت عرضه را محقق میکند و اگر به روش هزینهای مورد بررسی قرار گیرد نشاندهنده سمت تقاضای اقتصاد است.
برای فهم بهتر این مسئله باید به نحوه دقیقتر محاسبه سمت عرضه و تقاضای اقتصاد پرداخت.
در روش ارزش افزوده یا تولید، ابتدا کل اقتصاد به چند فعالیت اصلی تقسیم میشود.
این بخشها شامل «کشاورزی»، «نفت و گاز»، «صنعت و معدن» و «خدمات» است.
هنگامی که کالای اولیه به این بخشها وارد میشود فرآوری شده و ارزش جدیدی به آن اضافه میشود که همان «ارزش افزوده» است.
مجموع ارزش ایجاد شده در همه بخشهای اقتصاد یک کشور طی یک بازه زمانی مشخص، تولید ناخالص داخلی به روش ارزشافزوده را محقق میکند که همان سمت «عرضه» اقتصاد است.